سلام دوستان
قبل شروع داستان بگم من تو نوبت اول و داستان قبلی گفته بودم که تا حالا داستان ننوشتم و اصلا نگارش نمیدونم!
اینکه به قول شما من فقط اشاره به کیر بزرگم داشتم از اینه که تازه کار بودم و راست نمیدونستم چطور باید توضیح میدادم!
از دوستان محترمی که ازم انتقاد کردن بابت اشکال هایی که داستانم داشت ممنونم و سعی میکنم هیچوقت دیگه اینکارو نکنم!
منم با تجربه تر شدم و قول میدم قسمت دوم این داستان تا جایی ک بتونم اشکال های داستان قبل رو نداشته باشه
اما اون عده ای که منو به فحش بستن و به مادرم توهین کردن با وجود اینکه مادرم فوت کرده بود باید بگم منم اینجا میتونم هر جور ک بخوام و در شان شما هست بهتون فحش ناموس بدم ولی اینکارو نمیکنم چون اگه بکنم فرقی با شما ندارم! میسپارم دست خدا شمارو ک باعث شدید من شرمنده مادرم بشم! امیدوارم اون بغضی ک به گلوم نشوندید و اون اشکی ک بعد توهین ب مادرم از طرف شما نشست تو چشمام ی روزی به سراغتون بیاد تا حال الان منو درک کنین!
به احترام اون کسانی ک لایک کردن داستان قبلی رو و حتی اون کسانی که مودبانه دیسلایک و نظر منفی داشتن به داستانم مینویسم بقیش رو به امید روزی ک واسه اشتباه ساده یه نفر ناموس و مادرش رو وسط نیاریم!
اتاق تزریقات خالی شد و محدثه منو صدا کرد که برم سمت تختی ک آخر سالن بود و دید کمتری نسبت به تخت های دیگه داشت
داشتم میرفتم روی همون تخت ک محدثه آروم گفت اگه میشه شلوارت رو در بیار و آماده شو که آمپول رو بزنم یکم که جلوتر رفتم با صدای آروم تری گفت لطفا شورت رو داشته باشید
خیلی خجالت کشیدم ازش و رفتم رو تخت و پرده هارو دور تا دور کشیدم که معلوم نباشه و شلوارمو کشیدم پایین و دراز کشیدم رو تخت و چشامو بسته بودم ک متوجه حضورش شدم بازم نتونستم چشامو باز کنم از خجالت و شرمی ک سراغم اومده بود من تا قبل این هیچ نزدیکی ای یا رابطه فیزیکی با جنس مخالفم نداشتم و همین باعث شده بود ک قلبم تند تند بزنه و داغ بشه بدنم!
صدای شکستن شیشه آمپول و در آوردن سرنگ از نایلون رو میشنیدم!
شورتی که داشتم هفتی بود و تنگ و تا اونجایی که راه داشت قبل دراز کشیدنم سعی کردم جوری نباشه ک کیرم مشخص باشه و از یه ور بزنه بیرون دقیقا وسط شورت نگهش داشته بودم!
همین ک فهمیدم محدثه نزدیک شد و پنبه الکلی ای ک روی ران پام کشید ناخودآگاه بدنم واکنش نشون داد و یه لرز خفیفی به بدنم نشست آماده بودم ک سوزن رو بزنه ک محدثه گفت آقا میشه شورتتون رو درست کنین؟!
شوکه شدم و چشامو باز کردم که دیدم ای وای کیرم از یه طرف شورت زده بیرون و تقریبا نیمه شق شده!
وای خدا چه صحنه ای شده بود اون لحظه و هیچوقت از ذهنم بیرون نمیره! دوباره داشتم درست میکردم شرتمو که یه لحظه نیشخندی که رو صورت محدثه نشسته بود و چشاش که زوم بود روی کیرم رو حس کردم! کم کم حالت جدی به خودش گرفت و فقط داشت به کیرم نگاه میکرد که من سریع درستش کردم و دوباره دراز کشیدم و ازش معذرت خواهی کردم و گفتم خانوم اگه میشه سریعتر آمپول رو بزنین! میدونستم هر چقدر بگذره کیرم بدتر شق میشه! مخصوصا وقتی که متوجه زوم شدن محدثه رو کیرم شده بودم!
چند ثانیه گذشت و من چشمامو محکم بسته بودم که متوجه لمس انگشت های محدثه رو کیرم شدم! وای خدا چی داشتم میدیدم! از یه طرف خجالت نمیزاشت چشامو باز کنم ولی زور شهوت و کنجکاوی بیشتر بود و چشامو باز کردم و کمی سرمو بلند کردم که دیدم محدثه کیرم رو از یه طرف شورتم کشیده بیرون و با نگاه متعجبانه و پر از شهوت کیرم تو مشتش گرفته!
با صدای لرزون گفتم خاااننوم؟؟؟ که سریع جواب داد آقا چرا اینقدر بزرگه؟ نتونستم جوابی بدم! انگار لال شده بودم که دوباره سوال کرد آقا میشه شورتتون رو در بیاریم که کامل ببینمش؟؟ تا اومدم جواب بدم اونم با صدای لرزون تر از من گفت فقط از روی کنجکاویه که میگم میخوام ببینمش! تا حالا ندیدم اینقدر بزرگ و کلفت باشه! میشه؟؟؟
من چیزی نگفتم و فقط شورتم رو کامل در آوردم که گفت آقا میشه دراز بکشین و منو نگاه نکنین؟؟ خجالت میکشم من! گفتم بهتون که فقط از روی کنجکاویه!
منم باز دراز کشیدم ولی چشمامو نبستم و کمی سرمو بلند گردم ک ببینم چی میکنه! کیررم کامل تو دستش بود و میمالید کیرمو و چون خشک بود و حین مالیدن یه جورایی به پوست کیرم داشت فشار میومد مخصوصا با دستکشی که تو دستش بود بیشتر اذیتم میکرد! گفتم اینجوری درد میکنه خشک داری میمالی!
چیزی نگفت و پشت سرش روی جعبه فلزی کنار تخت یه کرمی در آورد که نمیدونم واسه چی بود! دستکش رو در آورد و کرم رو مالید به دستش و چربش کرد و گفت آقا خواهش میکنم دراز بکشین و نبینین اینجا رو!
اون موقع من سنی نداشتم و واقعا ترسیده بودم هم از این اتفاقی که داره میفته و اینکه نکنه کسی بیاد و ببینه! و هم خجالتی که هنوز از بین نرفته بود تو اون لحظه!
شروع کرد به ماساژ دادن کیرم و یه جورایی داشت برام جق میزد ک تو همون حال بهش گفتم خانوم من دیدم حلقته دستته و احتمالا متاهل هستید چطوره ک الان با دیدن آلت من اینجور متعجب و کنجکاوی؟؟ چند ثانیه ای جواب نداد و بعدش گفت آلت دیدم و آره متاهلم ولی اینجوری ندیده بودم! گفتم یعنی چی خانوم؟ گفت آلت شوهرم نصف مال شماست هم اندازش و هم کلفتیش!
میدونستم ک دیگه شهوت تموم وجودش رو گرفته و کنجکاوی و تعجب همش الکیه! گفتم خانوم دوسش داری؟ یکم گذشت و گفت : اووووم
من دیگه بلند شدم و دستامو تکیه دادم ب تخت و گفتم خانوم اینطور که میمالی من ارضا میشم یکم یواش تر که بعد شنیدن این حرف دستش رو از کیرم برداشت و پرده رو کشید و رفت!
تعجب کردم از کارش و گفتم شاید از حرفم ناراحت شده! یعنی صدا بار به خودم داشتم فحش میدادم که این چه گوهی بود که من خوردم و این حس و حال رو از دست دادم!
داشتم خودمو جمع میکردم ک برم ازش معذرت خواهی کنم ک دیدم برگشت و دوباره پرده رو کشید و گفت چرا شورت و داری میپوشی؟؟ درش بیار ببینم کمی با خنده اینو گفت
گفتم خانوم من فکر کردم از حرفم ناراحت شدین ک رفتید!
گفت نه بابا چیزی نگفتید ک من فقط در اتاق تزریقات رو بستم ک کسی نیاد داخل!
گفتم مگه قراره کاری کنیم؟؟ گفت الان نه فقط تو دراز بکش چند بار بگم!؟
گفتم نمیتونم خانوم من دارم میمیرم از شهوت! با صدای نسبتا بلند تری خندید و گفت الهی! پس نزدیکه ارضا بشی؟!
گفتم آره خب اینجوری که شما داری میمالی نزدیکه
دیگه چیزی نگفت و دو دستی داشت کیرمو میمالید و هی جهت صورتش رو عوض میکرد تا از زاویه ای دیگه کیرمو ببینه!
و من به خاطر اینکه بیشتر حال کنم ازش سوال کردم خانوم میشه برام ساک بزنین!
که گفت خفه شو دیگه داری پر رو میشی ها!
بهم برخورد و ناراحت شدم و اون همونجوری داشت ادامه میداد که یهو زد زیر خنده و گفت شوخی کردم ناراحت نشو!
دیوونه من کرم زدم الان نمیتونم ساک بزنم و تازه اگرم کرم نبود بازم نمیتونستم کیر تو رو بخورم! خیلی گندست!
فقط باید اعتراف کنم که خیلی کیرتو دوست دارم
چون کلاهک کیرم کرمی نبود لباشو گذاشت سر کلاهکم و یه بوسه ریز بهش زد و گفت خوبه؟ راضی شدی؟
دیگه داشتم ارضا میشدم که گفتم خانوم داره آبم میاد ک همینو شنید تند تر کرد حرکت دستاشو و کیرمو به سمت تخت پایین آورد ک موقع ارضا شدن آبم بریزه رو تخت البته یه رو انداز یه بار مصرف رو تخت بود که همینجور تند تند داشت میمالید که یهو ارضا شدم و کل آبم ریخته شد رو تخت و گفت واااااای چقدر آبت زیاده!!
گفت من برم در رو باز کنم تا کسی نیومده تو هم رو انداز رو جمع کن و بنداز تو سطل آشغال و خودتو جمع کن بیا بیرون تا گرفتار نشدیم! که قبل رفتنش بهش گفتم راستی خانوم آمپول رو نزدی که!
که برگشت گفت حالا وقت زیاده تازه پیدات کردم آقا پسر!
رفتش و جمع کردم اونجارو و اومدم بیرون و اومدم با خنده ریز بهش گفتم خانوم پرستار چقدر میشه پرداخت کنم؟؟
کسی نبود و بازم با خنده گفت خفه شو
گفت تو برو آقا سهیل بهت زنگ میزنم!
کلی سبک شده بودم و این شد تجربه اولم تو رابطه فیزیکی با جنس مخالف!
اگه دوست داشتین ادامه داستان رو میگم که با محدثه ی سکس توپ رو تجربه کردم!
بازم اگه نقصی داشت ببخشین!
بدرود
نوشته: سهیل
اگه واقعا چیزی هست بقیه داستانتم بنویس جون به لبمون کردی
آقای سهیل بزرگ مرد از گزوین ، بهتر یکم روی دستت کار کنی تا زود خسته نشه ، داستان باید یه محتوایی داشته باشه ، نه اینکه بیای یه پیامک بدی و … اینجوری که نظرات ملت میشه چند برابر داستانت و چون بلد نیستی میگم بهت ، داستان نباید حتما پنج قسمت باشه.
از نظر سکس تراپیست و خانما و … بهترین سایز ۱۳.۵ تا ۱۵.۵ سانت هست و بزرگتر واسه تجربه کردن خوب ولی ماتحت و رحم خانم تحت فشار هست و درد داره ، بیشتر لذت خانم تو همون ورودی و چند سانت اول واژن هست و الباقی بود و نبودش تاثیر روانی داره ولی علمی نه و واسه آقا هم کیر نرمال بهتر چون هم مانور بیشتری میتونه بده و هرجور دوست داره بکنه و واسه خانم هم کابوس نمیشه دادن .
واژن زن جوری درست شده که کیر نرمال و خیلی بزرگ واسش تو بلند مدت فرق ندارد ، یعنی بعد چند ماه دادن هردو فیت هم میشن و با بزرگ گشاد و جادار میشه و با نرمال هم نرمال میمونه ، ولی جالبی کار این که به مرور زمان زنی که نرمال خورده واسه همون نرمال تنگتر میمونه و خانم بزرگ خور واسه بزرگشم گشاد میشه و وا رفته و زمان و هزینه میبره تا برگرده به قبلش ، صرفا جهت اطلاع بود ، اینجاست که میگن آدم احمق عقلش به چشمش .
سهیل تو هم خوش باش ولی پیامک نده لطفاً و کردنتم با جزئیات بنویس .
فقط این وسط کنجکاوی منم گل کرد به ماهم بده اون کلفتیو بزگی شو ببینیم آقا سهیل 😎😎
شما احمقا یکاری میکنین آمپول زن دیگه احساس امنیت نکنه موقع کارش، کسکش یه آمپول بزن گمشو. آمپول زدنم به سکس تبدیل میکنن اخه؟؟
آقا چرا اینقدر کونی کون میدی خو بچه کونی وقتی میگن ننویس ننویس تا دوباره مادرت مورد لطف قرار ندادن
خدا رحمت کنه مادرتو.
خب کسکش ی چیز بنویس ک با عقل جور در بیاد،انگار تا حالا کسی آمپول نزده.شلوارتو کشیدی پایین؟پنبه الکلی رو رون پا مالید؟خب لاشی یهو بگو حالت داگی شدم ک آمپول بزنه.جلل الخالق
اول اینکه این پیام کوتاه بود دوم اینکه کمی تخیلی بود ما یک عمر امپول زدیم هیچ وقت شلوار در نیاوردیم همین اینارو میگی ملت فحش میدن دیگه
قشنگ نوشتی ایول عالی بود از قدو هیکل خانم پرستارم بگو
ضمناَ اغلب خانم ها اینقدر که تو کشته مرده کیرت هستی، کشته مرده نیستن و با دیدنش حشرشون نمی زنه بالا
عزیز دل چرا فکر میکنید به خاطر فحاشی کاربران شرمنده مادرتون شدید، اصلا این فکرو نکنید اون هم بخاطر دهن کثیف یک مشت عقده ای بیکاره که صبح تا شب فقط کارشون این است که برای خالی کردن عقده هاشون میان و زیر پست های مختلف مثل داستان ها، عکس ها و ویدیوها و هر مطلبی دیگه ای که توی این فضا منتشر میشه شروع به فحاشی میکنن، اصلا هم فرقی نداره اون مطلب خوب باشه بد باشه . پس خودتون را اصلا ناراحت نکنید
سهیل خان فقط ۱۴ ساله بودی پدرمادرت رو از دست دادی خدا رحمتشان کنه چند سوال بپرسم اول اینکه تو اون سن باید قیم داشته باشی تا سن ۱۸ سالگی وگرنه یک ریال بهت ارث نمیرسه و اگر فامیل نداشته باشی میبرن بهزیستی تا سن قانونی دوم تو سن ۱۷ سالگی رفتی قزوین و بقول خودت سفیدتر از دختر بودی بماند چطوری خونه و ماشین خریدی بابا جون نکنه تو قزوین مد شده به سن کم گواهینامه و حق معامله میدهند پسر خوب حداقل سنت را بالا میزدی تا اینهمه حرقهای بد نشنوی ۲۲ سانت پیشکش
خیلی بده و جای تاسف داره که توی همچین مملکتی با ادعای مسلمونی زندگی میکنیم ولی متاسفانه دیدیم و شنیدیم که در محیط کار به زن(پرستار،دکتر،کارمند،خدمتکار و … )نگاه ابزاری میکنن و بخاطر هوا و هوسشون محیط کار سختی درست میکنن تا از بعضی ازین خانوماهای محترم،بخاطر مشکلات و سختیای زندگی و از دست ندادن موقعیت شغلی ای که بدست آوردن مجبور میشن تن به این خواسته های کثیف و آزاردهنده بدن و ازشون سواستفاده کنن
ولی تو کلا قضیه رو چرخوندی و برعکسش کردی که!!!
خب لامصب تو فیلمای bratty sis هم اینجور یهویی به کیر حمله نمیکنن که تو این خانم پرستار بدبخت رو هول کیر کردی !!!
میگی فحش ندین ولی خب کونی تو با این بر و روی خوشگلت وسن کمت و پول زیاد و صاحب خونه بودنت و گواهینامه و ماشین دار بودنت که کلا بحثش جداست ، خانوم پرستار متاهل رو همچین کیر ندیده کردی که جنده شد!!!
مورد پیش بیاد که خیلی اتفاقی یه خانم با اندام درجه یک،خوشگل،اصلا شاه کس اینجوری یهویی بدون اینکه سعی کرده باشی مخش رو بزنی و دلبری براش نکرده باشی بیاد کیر آدم رو بگیره و بماله،حتی توهم و خیالش هم قفله،بماند که این خانم باآبرو،متاهل،متعهد و پایبند به خانواده هم بوده
یه عده میگن زن حیا داره،یه عده هم میگن زن ناز داره،ناز میاره باید ناز زنو بکشی اونوقت پرستاره با دیدن کیرت شغلش و محل کارش رو فراموش کرد،برات جق خشک و چرب زد،سر کیر بزرگتم ماچ کرد،آبتم آورد آمپولتم که نزد بماند،بعدش گفت برای آمپول زدن وقت زیاده؟!!!
اینبار خودت برای توهمات و خیال بافیات یه فحش آبدار و درست و حسابی برای خودت بگو که کونت از دردش بسوزه ولی به گلوت فشار نیاره که بغض نکنی
کاری به راست و دروغش ندارم اسمش روشه داستانه
کمش کنید،نیاز داره زیادش کنید و پر بال بهش بدین تا جذابتر بشه ولی تخیلیش نکنید دیگه که خواننده هرجور بخواد خودش رو داخل داستان تجسم کنه با نوشتن توهماتتون مخش گوز پیچ بشه،این بده که باعث میشه فحش کش بشین و بغض گلوتونو بگیره
خدا وکیلی اگه یکی از حرفهات راست باشه من نه با مدل شورت پوشیدنم مشکل دارم نه تا حالا تو خیابون کسی متوجه کیرم شده با هر زنی هم که بودم یک بار با من سکس کرده پول مامایی رفتنش رو از من گرفته بعد رفته پی یکی دیگه من که تا الان خیری از سایز بزرگش ندیدم هر کسی حاضر نیست با آدم سکس کنه تا الان هم خدارو شکر دست به زن شوهر دار نزدم تو که میگی بعضی ها اومدن فوش مادر دادن یک روزی یه جا یکی هم به اونا تو روشون فوش مادر میده پس به این اعتقاد داری که با هر دستی بدی با همون دست پس میگیری تو که به زن شوهر دار دست زدی امید وارم در آینده با خانمت به مشکل نخوری آخه از قدیم میگن نزن در چوبی کسی را که میزنند در آهنینت را
اولأ خدارحمت کنه مادرتون رو وخداهدایت کنه کسانی که بی دلیل فحش وناسزا میگن دومأ شما که درقسمت قبل همش از معایب ودردسرهای آلت بزرگ داد سخن میگفتی چطور الان اینجوری یه زن متأهلی رو بدون مقدمه شیفته خودت کردی؟ مگه میشه؟ مگه داریم؟ ببین دوست عزیز تناقض گویی توداستان باعث میشه خواننده باورش نشه وفحش کشت کنه قلما خوبه ولی جوری بنویس که باورپذیر تر باشه اینکه توهمون جلسه اولی که شورتت روکشیدی پایین یه زن متأهلی که به قول خودت به زندگی وشوهرش علاقمند ومتعهد هست اینجوری وابده غیر قابل باوره موفق باشی 👍👍👍👍
برو خالی بند جنده خونه هم اینجوری نیستن بعد میگه چرا فحش میدین
ناموسا واقعیه؟ اگر هم واقعی باشه زنه قبلش به شوهرش خیانت کرده بوده
داری عجله میکنی توی نوشتن ولی ادامه بده