هتریک سکس

1397/12/16

سلام، اسمم احسانه 18 سالمه بدنم لاغره و پوست بدنم هم خیلی خیلی سفیده، چشمام قهوه‌ای روشنه، موهام بوره، و در کل خوشگلم

بریم سراغ اولین سکسم با پسر عمو
اولین سکسم مربوط میشه به 8 سال پیش (10سالگیم) پسرعموم اون موقع 18 سالش بود خونشون تو دهات بود منو برد تو یکی از اتاقا و لامپ اتاقو خاموش کرد، داشت با گوشیش بازی میکرد، من بهش گفتم گوشیتو بده منم بازی کنم اونم گفت به یه شرط گفتم چی گفت: تو با گوشیم بازی کن منم با تو، نفهمیدم چی گفت ولی قبول کردم، داشتم با گوشیش بازی میکردم که گفت: “پشت کن” گفتم چی، گفت به من پشت کن، منم بهش پشت کردم و به پهلو خوابیدم، بعد از چند لحظه دیدم داره باسنمو از رو شلوار لمس میکنه، هیچی نگفتم و به بازی کردن ادامه دادم، دیدم کم‌کم داره شلوارمو می‌کشه پایین، اینبار دیگه بهش گفتم داری چیکار می‌کنی گفت: تو بازیتو بکن وگرنه گوشیمو ازت میگیرم، منم چون دوست نداشتم گوشیشو ازم بگیره به بازی کردن مشغول شدم و اونم شلوارمو کشید پایین و بهش چنگ مینداخت، بعد فهمیدم که آلتشو هم درآورده و داره میماله به باسنم، فکر کنم اون موقع اصلأ سکس بلد نبود چون آلتشو نمی‌کرد تو سوراخم و فقط می‌مالد به پشتم فقط چند باری با انگشتشو کرد تو سوراخم که خیلی دردم اومد، بعد احساس کردم پشتم خیس شده دیگه نمی‌دونم آب منی اون بوده باشه یا آب کون خودم یا شایدم تفش بوده باشه خلاصه من بلند شدم و رفتم خودمو شستم و دیگه داستان تموم شد

دومین سکسم با پسر لات
زمانی که 16 سالم بود تو محلمون یه پسر لات بود که اون‌ موقع تقریباً 22 تا 24 سالش بود روی صورت و بدنش پر جای چاقو و خالکوبی بود، هروقت منو میدید بهم گیر میداد و بهم فحش های سکسی میداد، اون موقع من 16 سالم بود، خیلی ازش میترسیدم مثلاً اگه توی خیابون میدیدمش راهمو کج میکردم یا سرمو مینداختم پایین که منو نشناسه، خیلی آدم بچه بازی بود چندتا از بچه های محل رو هم کرده بود، همیشه که منو میدید بهم حرفای بد میزد مثلاً می‌گفت: اوف، عجب کونی، چقدر سفیده این کونی، … انقدر ازش می‌ترسیدم که روزا میرفتم زیر نور خورشید تا پوستم سیاه بشه تا شاید دست از سرم برداره، تا اینکه یه روز منو دید و گفت سوار شو، منم گفتم کار دارم نمیتونم باید برم یه جایی، اونم گفت: سوار شو میرسونمت، منم ترسیدم که عصبانی بشه ‌‌و سوار موتورش شدم، تو راه بهش گفتم منو سر خیابون پیاده کن یکم کار دارم، اونم گفت: الان میریم یه جایی دیگه بعدش میرسونمت، گفتم: کجا گفت: یه جای خوب، از این حرفش خیلی ترسیدم ولی نمی‌دونستم چیکار کنم، منو برد دم در یه خونه‌‌ وایساد، پیاده شد گفت بیاتو، گفتم اینجا کجاست من کار دارم باید برم، با یه لحن عصبانی گفت: میگم بیا تو، مجبوری رفتم تو خونه هیچکس نبود، بهم گفت: لخت شو فکر کردم اشتباه متوجه شدم دوباره گفتم: چی گفت: زود باش لخت شو، منم میخواستم فرار کنم که اومد دستمو گرفتو گفت: سریع کارمونو میکنیم بعد میریم، بزور لختم کرد بعد از کش مکش های فراوان بالاخره تونست بهم تجاوز کنه، من به شکم رو زمین خوابیده بودم اونم روم بود و داشت تلمبه میزد، موقع سکس ازم تعریف میکردو می‌گفت: فدای کونت بشم، گاییدمت، کونی، زن من میشی … ، خیلی درد داشتم، شکمم از درد داشت میترکید، احساس می‌کردم باسنم پاره شده تا اینکه آبشو خالی کرد رو پشتم و از روم بلند شد منم لباسامو پوشیدم و دررفتم

سومین سکسم در خوابگاه
17 سالگی هم رفتم خوابگاه، تو خوابگاه یکی بود که یه کلاس از من بزرگتر بود ولی از لحاظ سنی 2 تا 3 سال از من بزرگتر بود، قدش متوسط بود ولی هیکلش خیلی خوب بود، تا چند هفته‌ای از مدرسه گذشت که احساس کردم بهم نظر داره، مثلاً: وقتی بچه‌های خوابگاه میرفتن حیاط و منو اون تنها میموندیم، میومد می‌گفت: بیا با هم کشتی بگیریم، اونم که خیلی از من قویتر بود و همیشه منو خاک می‌کرد، و در حین کشتی گرفتن همش خودشو می‌مالید بهم، همینجوری گذشت تا …
تا یه روز تو حیاط خوابگاه بودم میخواستم برم دستشویی که دیدم اونم داره میاد دنبالم (درضمن اینو هم بگم که خوابگاه ما دو تا دستشویی داشت، یکی تو ساختمون یکی تو حیاط، که دستشویی حیاط هم کثیف‌تر بود و هم خلوت‌تر) همین که فهمیدم داره میاد دنبالم تصمیم گرفتم برم تو دستشویی ولی نرم تو، رفتم جلوی روشوری و خودمو الکی به شستن دست مشغول کردم، که دیدم اونم اومد تو، اول رفت کل دستشویی هارو نگاه کرد، دید همشون خالی هستن بعد اومد پشت من به پشت من دست زد (شلوارم گرمکن بود) منم خودمو کنار کشیدم ولی یکدفعه منو کشید تو یکی از دستشویی‌ها خیلی سریع شلوارمو پایین کشید، خواستم داد بزنم که ترسیدم کسی بفهمه، بعدش منو زد زمین آلتشو سریع درآورد و میخواست بکنه تو دهنم، منم دهنمو بسته بودم و فقط آلتشو می‌مالید به لبم، تا اینکه عصبانی شد و یه چک زد تو گوشم و من هم مجبور شدم براش بخورم، آلتش خیلی کلفت بود، در حین ساک زدن شلوارمو هم کشیدم بالا، بعد از چند دقیقه بلندم کرد و شلوارمو دوباره پایین کشید، بهش التماس میکردم که ولم کنه ولی اعتنایی نمی‌کرد، منو با عصبانیت خم کرد و سر آلتشو آروم آروم کرد تو کونم و شروع کرد به تلمبه زدن، خیلی محکم تلمبه میزد، باسنم خیلی سوزش داشت,
اولش خیلی درد داشتم احساس می‌کردم الان پاره میشم، ولی هرچی که گذشت حالش هم بیشتر شد تا اینکه آبش اومد و ریخت تو کونم، اون همین‌ که کارش تموم شد از دستشویی بیرون رفت ولی من موندم، میخواستم آبش از باسنم بیاد بیرون, داشتم یواش یواش زور میزدم که آبش اومد بیرون، بعدش شلوار و لباسمو بطور کامل درآوردم و تو همون دستشویی حموم کردم، بعد از اینکه از دستشویی بیرون اومدم سریع رفتم سراغش بهش گفتم از ماجرای امروز به کسی چیزی نگی اونم گفت: مطمئن باش، به هیچکس هیچی نمیگم، فقط باید بازم سیرم کنی، از اون روز به بعد تقریباً هر هفته یکبار باهم سکس میکردیم، انقدر آبشو تو کونم خالی کرده بود که باسنم یکم بزرگ شده بود، راستش دیگه خودمم بدم نمیومد باهاش باشم، هم اون از من لذت می‌برد و هم من از اون، تازه تو خوابگاه و مدرسه هم خیلی هوامو داشت، دیگه کاملاً راضی بودم که باهاش رابطه برقرار کنم، چون با خودم میگفتم که من اگه بزارم کونمو بکنه که چیزیو از دست نمیدم، نه تنها چیزیو از دست نمی‌دم بلکه کلی هیجان، لذت، عشق هم بدست میارم، خیلی همدیگرو دوست داشتیم، دیگه مثله زن و شوهر شده بودیم،
ماجرای ما همینجوری پیش رفت تا آخر سال …
آخرین روز روز مدرسه قرار شد آخرین سکسمونو انجام بدیم، اینبار دیگه نرفتیم تو دستشویی، چون می‌خواستیم آخرین سکسمون هم طولانی تر باشه و هم راحت تر، تصمیم گرفتیم بریم توی یه خونه نیمه کاره که از قبل مشخص کرده بودیم، رفتیم طبقه بالای خونه روی زمین پتومو انداختم و خودمونو کاملاً لخت کردیم و اونم اومد پشتم و سر کیرشو تف زد و منم خودمو جلوش خم کردم، اونم دهنشو آورد جلو باسنم شروع کرد به خوردن و گاز گرفتن باسنم، چه حالی میداد، بعدش کیرشو آروم به سبک داگی تا ته کرد توم، خیلی لذت بخش بود مخصوصا وقتی که بیضه هاشو میچسبوند به باسنم، هنوز دو دقیقه هم نشده بود که آبش اومد و بی‌حال شد، حالش که سر جاش اومد دوباره اومد سراغم اینبار گفت: فرغونی بریم، به پشت خوابیدمو پاهامو دادم بالا اونم کم‌کم کیرشو کرد تو، اولین بار بود که در حین انجام سکس چشم تو چشم میشدیم، سریع تلمبه زدن و شروع کرد و من هم حسابی خودمو براش شل کردم، با دوتا دستاش سینه هامو می‌مالید و ازم لب می‌گرفت، خیلی حس خوبی بود، بعد از چند دقیقه یه داد زد و آبش اومد و درحالی که کیرش تو باسنم بود همینجوری روم خوابید کل وجودم حال اومده بود، هر دوتامون خسته بودیم ولی من اصرار کردم که بزاره یه بار دیگه آبشو بیارم “ولی این بار با ساک”، کیرش خوابیده بود و حسابی تلاش کردم تا بلند شد، آلتشو عاشقانه میمکیدم و میبوسیدم و اونم از اون طرف قربون صدقم میرفت، بعد از چند لحظه آب منیش اومد و من هم همشو میک زدم و خوردم مزش هم تلخ بود و هم یکم شور، آخرشم آلت و بیضه هاشو حسابی لیسیدم، بعدش لباسامونو پوشیدم و باهم خداحافظی عاشقانه‌ای کردیم و رفتیم.

پایان

نوشته: احسان


👍 0
👎 4
20136 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

752698
2019-03-07 21:21:06 +0330 +0330
NA

خوب بود به دیوانه های جقی مثل شاه ایکس وماینر وگاومراد انتر هم توجه نکن

0 ❤️

752708
2019-03-07 21:29:19 +0330 +0330

از کاندوم اصلا استفاده نکردید که هیچ چطور قبلش از دادن داخل کونتو تمیز نکردی من خودم قبلش سه روز دائم تمیز میکنم که واقعا تمیز و خوش بو میشه اما تو بلافاصله اونم به قصد دستشویی میری و میکنه توی کون پر گوهت واقعا تخیلی بود

1 ❤️

752709
2019-03-07 21:31:21 +0330 +0330
NA

دوستان چجور میشه نظر زیرداستان روحذف کرد

0 ❤️

752716
2019-03-07 21:44:40 +0330 +0330

نوشته به دیوانه های جقی مثل ماینر توجه نکن!!! 🙄 خوبه خودشم میدونه !! ?

4 ❤️

752730
2019-03-07 22:28:05 +0330 +0330

با این خاطراتی که تو گفتی و مرتب طی این سالیان متمادی دادی دیگه قطر کیر بهت حال نمی ده دسته بیل یا دسته کلنگ بکن تو کونت . خخخ

1 ❤️

752788
2019-03-08 05:46:23 +0330 +0330

ماینر از خنده ریدم… ریدم به دهنت خخخخخ

1 ❤️




آخرین بازدیدها