من سارا هستم، 24 سالمه برام مهم نیس این داستان و باور می کنید یا نه، به هر حال چون دست به قلمم بد نیست می نویسم تا حذ کس و کونمو ببرید :دی
خاطرات سکسی خیلی زیادی دارم، از 18 سالگی اوپنم، شاید بتونم بگم با بیشتر ار 50 نفر سکس داشتم، که همگی فقط به خاطر لذت بوده ولی جنده نیستم، ولی الان عاشق جنده شدنم
، شاید یه روزی زدم تو این کارو یه مایه ای به جیب زدیم :دی
می خام خاطره ی یکی از سفرامو با یکی از دوستای نتیم براتون بگم، من و حسام مدتی بود که با همدیگه از طریق فیس بوک آشنا شده بودیم، اولش در مورد درس و دانشگاه و از این کس و شرا صحبت می کردیم، ولی کم کم ساعت ها در مورد خودمون و نیازهامونو اینکه چه عقایدی نسبت به سکس داریم، بحث و بررسی می کردیم، چون من خودم به شخصه معتقد بودم و هستم که کارشناس سکسیولوؤیم :دی
به هر حال، بعد از کلی بحث و چت های فراوانی که انجام شد، تصمیم گرفتیم بریم یه مسافرت و اونجا فارغ از دنیای بیرون یه حال اساسی بکنیم و فقط تا خود بی نهایت خوش بگذرونیم، من همون موقع هم بهش گفتم که از سکس گروهی بدم نمی آید، نمی دونستم که جدی گرفته یا نه، با این دید راهی سفر شدیم، اینم بگم قبلش یه چند باری هم دیگه رو دیده بودیم، پسر قد بلندو نسبتا خوش اندامی بود. وقتی زدیم به جاده فقط کس خل بازی بود تا خود شمال، رسیدیم ویلاشون (که ای ی ی بدکم نبود ویلاهه) همین که کلید و انداخت تو قفل در و در باز شد همون جا یه لب طولانی ازم گرفت و شروع کرد با تمام ولعش به خوردن لبای من، (ما قرار گذاشته بودیم همدیگه رو تا می تونیم سورپرایز کنیم) مانتوم و که یه مانتوی تنگ سفید کوتاه بود یه جوری جر داد که من یه آن قلبم لرزید ولی واقعا حال کردم، دستشو به سرعت گذاشت رو سینم و شروع کرد به چنگ زدنش، از کاراش معلوم بود خیلی سکس داشته، خیلی سکسی بود کاراش،تابمو با یه حرکت از تنم در آورد و منو رو کف زمین خابوندو شروع کرد به لخت کردنم، منم همش تو شوکه اولیه ی کاراش بودم و فقط می خاستم حال کنم، رفتو یه چند تا بالش آورد که بزاره سیر سر و کمرم، روم خیمه زد تا لبامو دوباره یه دل سیر بخوره، تمومه تنم داغ شده بود از حرارت بدنش که تموم سنگینیش روم بود، شروع کرد به لیس زدن گردن و گوشم وقتی رسید به گوشم آروم زمزمه کرد دوست داری جندت کنم، منم که خیلی حشری بودم گفتم معلومه که می خام، بعد گفت چی نشنیدم دوست داری ی ی ی ی؟
گفتم آره ه ه ه
بعد دست برد تو شرتمو با کس خیس و تنگم شروع کرد به بازی کردن، داشتم دیوونه می شدم که گفت از همین الان تو چی کاره ای ی ی ی؟
با یه حالتی که داشتم از خوشی و سر مستی می مردم گفتم جنده ، با یه دست محکم زد روکسمو و گفت چی ی ی ی ی ی؟
داد زدم جنده ه ه ه ه
خندید و گفت تا به همه ی مردای این شهر ندی نمی زارم بری
منم خندیدم و گفتم می دم ، وظیفمه
بعد به سرعت شلوارو شرتشو در آورد، جوری که اصلن اجاره نداد ببینم کیرش چه جوریه و چند سانته، به چشم بر هم زدنی گذاشت دهنم و موهامو می کشید و می گفت بخور جنده ه
منم دیگه داشتم اوق می زدم چون تا دسته تو حلقم بود ولی حالم می کردم، نزدیک 20 دقیقه براش ساک زدم و به اصطلاح دهنمو گایید و آبش اومد و همه و تا ته سر کشیدم
تا خاستم دوباره کیرشو بیدار کنم گفت نمی خاد، می خام جندم سر حال باشه برا شب که برنامه داریم،
منم تعجب کردم و پرسیدم برنامه؟
گفت بله نمی خای که با یه نفر اعلام جندگی کنی جنده خانم؟
گفتم نه عزیزم، بلند شدم و رفتم یه دوش اساسی گرفتم و یه آرایش بسار سکسی و اساسی کردم و با یه لباس سکسی اومدم نشستم تو حال ، کم کم داشت هوا تاریک می شد که دیدم حسام گفت 5 نفر و می تونی جواب بدی؟
گفتم چی ی ی ی؟
گفت جندگی الکی که نیست باید از الان مشتری جمع کنی، منم با کلی دو دلی گفتم باشه تا ببینیم چی پیش می یاد بکن جونم،
یه ساعت بعد که شامم خوردیم و یه شیشه ویسکی و آماده مهمونی امشب کردیم که دیدم گوشه حسام زنگ خورد، دوستای حسام بودن که قرار شد تا یه ربع دیگه برسن،
من دل تو دلم نبود ولی با تمام وجودم دوست داشتم که دارم به آرزوم می رسم و با چند تا کیر رو به رو می شم
وقتی رسیدن یه آن ترسیدم 4 نفر بودن، بعد از آشنایی اولیه همین که نشستم حسام ویسکی و اورد و با بچه ها پا به پای هم می رفتیم به سمت سگ مستی، من همیشه دیر مستم ولی بقیه جز حسام و یکی دیپشون که اسمش علی بودمست مست بودن، رضا و احسان و متین مثل گرگ گرسنه اومدن سمتم ، یکی لب می گرفت، اونیکی سینمو می مالوند و یکی دیگه کسم و بازی می داد همهشون لخت شدن و کیراشون پیدا شد، متین کیرشو تا ته کرد تو دهنم، رضا همین طوری که داشت سینمو می خورد کیرشو تا ته کرد تو کسم، یه آهی کشیدم که اولش واقعا درد داشت چون کیرش خیلی کلفت بود، کیر احسانم تو دستم بود اونم کیر خیلی کلفتی داشت، رضا داشت با تمام وجود منو به گا می داد منم چون کیر تو دهنم بود نمی تونستم چیزی بگم ولی دلم می خاست داد بزنم که آره این جنده باید پاره پوره شه، بعد از ساک زدن کیر متین نوبت احسان بود، متینم نا مردی نکرد و پوزیشنو تغییر داد که بره سراغ کونم با یه فشار تا ته کرد تو کونم که دیگه نتونست طاقت بیارم جیغی زدم که حسام و علی اومدن سمتم و بلند بلند خندیدن و گفتن چیه جنده، باید بدی حالا حالا ها، منم دیگه به کیراشون تو کس و کون و دهنم عادت کرده بودم و تو آسمونا بودم هی جاهاشونو عوض می کردن ولی آبشون نمی اومد، بعدا فهمیدم که همشون قرص خورده بودن، بعد از 45 دقیقه همشون اه و اوهشون راه افتاد و گفتم هر کی هر جایی و داره می گاد همون جا خالی کنه، آب کیر 3 تا مرد داشت کس و کون و دهنمو پر می کرد، بعد از اینکه ارضا شدن یه گوشه افتادن هر سه تاشون
منم فکر کردم یه کم استراحت دارم که دیدم حسام بغلم کرده و به علی اشاره می کنه که یه چیزی براش ببره تو اتاق خواب، وای چی می دیددم طناب آورده بودن که دستو پامو ببندن، من دیوونه ی این کارم
حسام گفت جنده تازه گاییدنت می خاد شروع شه، منو پرت کرد رو تخت و یه لب شهوتی ازم گرفت و شروع کرد به بستن جفت دست و پاهام به هم دیگه، بد یه شال آورد که بست به گردنم ، به علی اشاره کرد تا بکنتم، گفت تو کونش بذار من می خام کسشو بگام، کیر علی از همشون بزرگتر بود، با تموم بی رحمی یه باره کرد تو کونم، منم فقط داد می زدم، هر بار که داد می زدم حسام یه سیلی بهم می زد و با گفتن جنده شدن آسون نیستو باید حال بدی تا حال کنی و تازه باید به هر کی من می گم بدی، خودشم تا دسته کرد تو کسم، وای ی ی که آتیش گرفتم ، دلم می خاست بگم گه خوردم، ولی دست و پام بسته بود دو نفر داشتن می گاییدن منو، که دیدیم اون سه تای دیگه کیر به دستو شق شده به صفن که دوباره بگان منو ، حسام گفت این بچه ها تا صبح باهات کار دارن جنده،
منم چون نمی خاستم کم بیارم گفتم نوش جونشون
حسام می کردو علی می کرد، کس و کونم داشت جر می خورد، واقعا نا نداشتم حتی چشمامو باز کنم، حسام یه آهی کشید و آبشو تو کسم خالی کرد، ولی علی داشت همچنان از کون می کردتم، تا بلاخره اونم اومد و آبشو تو دهنم خالی کرد و گفت بخور جنده که تازه اولشه
منم که دیگه نا نداشتم بدم، گفتم بچه ها دست و پامو باز کنید، یه کم استراحت دوبار چشم، می دم به همتون
اونام قبول کردن ولی حسام هی می گفت بکنید جنده رو، رحم نکنید این این کارست و می خندید، منم می خندیدم چون جندگی نکرده بودم اینجوری
خلاصه اون شب به هر بدختی بود تموم شد و سه روز دیکه ما شمال بودیم که عین 3 روز فقط سکس کردیم یادمه وقتی برگشتیم من یه هفته فقط تو رخت خواب بودم، بعد از اون دیگه همچین خاطره ای نداشتم ولی دوست دارم جندگی و به صورت جدی شروع کنم و پول دار شم
نوشته: سارا
سارا جون یه سر هم بیا کرمان من پولدارت میکنم قول میدم اصلا وقت نکنی شلوارتو بالا بکشی…
سارا جون امیدوارم بزودی بکنمت مثل خودم آتیشی هستی … از همیم حالا کیرم داره واسه کست له له میزنه . منتظر پیغام خصوصیت هستم .
حیف وفت و جون و عمر…
سال ها بعد به پشیمونی می افتی چون به بدنت که نگاه می کنی حالت به هم می خوره و از خودت بدت میاد
کسم با خون پریود و مایع واژینال و ترشحات بعد از پاک شدن از پریودم تو دماغ و دهنت زنیکه جنده.حداقل اسم جنده رو نمی آوردی.
دهاتی بگو کارم سکسه
تو الان جنده هستی
موفق شدی
موفقیتتو بهت تبریک میگم.
به نظرم نویسنده پسر بود تا دختر
سلام . دوست داشتی یا پیام خصوصی بده یا به ایمیلم پیام بده .
ali_7297
خوبوقتی خودت به شخصیت خودت اینجوری توهین میکنی دیگران باید چکار کنن متاسفم
به 50 نفر دادی جنده نیستی!!!
به افتخارش دست بزنید که دوست داره جنده بشه خاک بر سرت
من لم یشکر المخلوق لن یشکر الخالق!
سرکار خانم سارا شهوانی
اکنون که با سعی و تلاش وافر، عنایت باریتعای و عزت نفس به جرگه قحبگان و کس چاکگان پیوستید به جاست ضمن تشکر از تلاشها و دست آوردهای سرکار خانم از خداوند منان استمداد رشد و شکوفایی استعدادهای شما و موفقیت گسترده تر در این زمینه را مسئلت نماییم.
امید است در سایه عنایات عمه قحبه تان هر چه سریعتر پله های رشد و شکوفایی را طی نموده موجب سرافرازی جامعه جندگان گردید.
با احترام
محمد لحاف پهن کن
رییس صنف جاکشان و بسترسازان
به به/عجب اهدافی/مواظب باش امریکا ترورت نکنه اخه خیلی بلند پروازی و ارمان های بزرگی داری/بعد من نمیدونستم که کسی با50 نفر سکس میکنه هنوز جنده نشده/لطفا هر وقت شدی مارو مطلع بساز/موفق باشی/درود بر شرف پدرت
تو که گفتی دهنت بسته بود نمی تونستی بگی گه خوردم!!! پس چه جوری بهشون گفتی نوش جونتون!!! خاک بر سر خرابت کنن!!!
من فکر میکنم سارا خانم ما آقا تشریف دارن وساعتی پیش مشغول دیدن ی فیلم پورن بودن مثل اینکه زیادی رفته تو حس با بازیگر زن بد جور همزاد پنداری کرده
همه میگن میدیم وجننده هستم ورفاقت میکنم پس کو چرا ما نمیببینیم ونداریم بکنیم
هههههههه
میگه ، جندگان هرچند مشتاق ددول دلبرند
جندگان بر جندگی از جقکشان کسکشترند
آقا سارا اول اینکه معلومه حتی مشروب هم نخوردی چون وقتی لول مست بشی محاله کیرت شق بشه.
دوم اینکه بخاطر فیزیولوژی بدن خانمها که تجمع چربی در سلولهایشان بیشتر است و همچنین بخاطر آب دوست بودن الکل، زن نمی تواند پابه پای مرد ها مشروب بخورد. زودتر مست می شود و پس می افتد.
سوم اینکه مصرف همزمان مشروب و قرص ویاگرا چنان سردردی می آورد که مشابه میگرنه.
نتیجۀ اخلاقی: قبل از نوشتن کمی تحقیق کنی بد نیست
بچه ها چیزهایی که لازم بود بهت گفتن.من فقط میگم متاسفم برات
خداییش ما جنده دیدییم کونی دیدیم به این سرعت کس وکون نمیدادن
pesareye tokhmi!baset nabood harki har chi az dahanesh dar omad behety goft!!
تویه فیلم مال زمان شاه بوداسمشو یادم نیست درست دختره جنده بودازین راه پول درمیاورد دوستشم که دخترخوبی بودو تشویق به جندگی میکردو میگفت این شغل هیچوقت آدمو پیرنمیکنه و زندگی منو ببین چقد لوکسه خلاصه دوستشم جنده شداولای جندگی دوستش بود که خودش مریض شدسل گرفت دیگه میخواست بمیره دوستش که جنده شده بود بهش گفت توکه گفتی جنده گری هیچوقت آدمو پیرنمیکنه خودت که داری میمیری!اونم جواب داد آره اینو گفتم اما نفهمیدم که توجوونی پیرم کرده.حالام توبشین یکم فکرکن ارزش اینوداره بدنی که خدابهت امانت داده بندازی زیر مردایی که پشیزیم برات ارزش قائل نیستن؟؟؟فکراتو خوب بکن زندگیتوسرلذت بیهوده از دست نده،
Na khosham omad bad az be 50 nafar dadan hanuz tangi
Ehtemal be khatere najib bodanete
من فقط موندم چجور شمردی به پنجاه نفر دادی؟
حسابدار داری؟
خوبه رند هم هست ?-:
من فقط موندم چجور شمردی به پنجاه نفر دادی؟
حسابدار داری؟
خوبه رند هم هست ?-:
بابا بیخیال …
یه دختر از تهران میخوام برای حال اساسی … پبام خصوصی بده
میگماااااااااااااااا سارااااااااا؟!!!
این همه کست رو آب یاری کردی تخماشون اثر نکرد حامله بشی؟!!!
به 50 نفر دادی چطور هنوز تنگی؟!!! هان؟!!
به قول استاد ایهام جی جی:
" بیا درنیار ادا تنگارو…! "
دوستان من شاهدم که، سارا اصلأ جنده نیست،تازه تصمیم گرفته جنده بشه!!!چاقال به 50 نفرتا حالادادی. 3 ، 4 روز ی کله 5 نفرکردنت تازه داری فکرمیکنی جنده بشی یا نه؟!!! ای کیرتو کس تنگت که الأن دیگه حتمأ گشاده،نکن میخوای بگی جنده منم آره؟
ای تف تو اون کس و کونت که به درد آبیاری هم نمیخوره دیگه با این وضع جندگی، الآن مگه میشه تورو تنهایی سیرت کرد؟
كم الكي قصه بگين بابا اين همه دادي بعد داري مي گي كردن تو كس تنگم حالا از18سالگي اوپني؟
دمت گرم جنده جونم خدا هر چی میخوای بهت بده به این میگن داستان سکسی. دروغ و راست و … اصلا مهم نبود
عزیزم این همه دادی بعدش میگی کرد توی کس تنگم؟؟؟