من اسمم سیناست. 25 سالمه زنم یه سال ازم کوچیکتره اسمش بهارِ.
دختری با قد 165 و وزن 60 سایز سینه 75 کونشم به نسبت خوب و سکسی میزنه . ما تو یه دانشگاه درس میخوندیم بعد از گذشت 2 ترم با بهار به بهونه کتاب گرفتن شمارشو گرفتم کم کم رابطمون با هم صمیمی شد و بهش دل بستم . و این عشق و دوستی دوطرفه بود. تو شهری که دانشگاه بودیم واسه درس خوندن کتابخونه میرفتیم . سرویس بهداشتی کتابخونه جای امنی برای من و بهار بود که جایی برای سکس نداشتیم واسه همین هروقت میرفتیم اونجا می نشوندمش رو پاهام و یه دل سیر لبای همدیگه رو میخوردیم دستمو میکردم تو شرتش و کوسشو میمالیدم تا خوب کوسش خیس میشد و ارضا که میشد دست بر میداشتم .

روزها گذشت تا اینکه ما با هم ازدواج کردیم و با هم کلی خوشحال و خوشبخت بودیم.اینو بگم که خیلی شهوتی هستم و اینکه همیشه از طریق مجازی بدون اینکه هویتم فاش بشه بیغیرتی میکردم تا ارضا بشم . زنمو خیلی دوس داشتم نمیتونستم ازش مخفی کنم که تو دنیای مجازی چه کارایی که انجام نمیدم . خلاصه کم کم بهش گفتم که تو مجازی نسبت بهش بیغیرت بودم حتی عکسایی که از بدنش داشتم برا پسرا میفرستادم . اولش ناراحت بود اما کم کم راضی شد کاریم نداشته ولی ازم قول گرفت عکسای بدنشو به کسی ندم . منم بدقولی نکردم. بعضی وقتا شهوت کورم میکرد دوس داشتم یکی پیشم بود و جلو چشام زنمو میکرد و منم نگاشون میکردم. تصمیم گرفتم از زنم جنده بسازم . اوایل با این بهونه که گروه های تلگرام کسی شماره کسی رو نداره وارد گروه هاش کردم ولی این کافی نبود چون میدیدم نسبت به پسرا روی خوش نشون نمیده و هرکسی وارد پیویش میشد بلاکش میکرد . باهاش دعوا میکردم میگفتم اگه زن منی دوس دارم بذاری پسرا پیویت باشن و دیدم بازم برا جندگیش این کارا کمه ازش خواستم شمارشو به یکی دوتا پسر قابل اطمینان بده و باهاشون تلفنی حرف بزنه . مثلا یه دفه داشتم آماده میشدم بکنمش گفتم همزمان که داریم سکس میکنیم با دوس پسرت حرف بزن منم کیرم تو کوسش بود و تلمبه میزدم اونم با جیغ و آه و ناله با تلفن حرف میزد پسره با صدای جیغای بهار ارضا میشد. خلاصه تا اینکه تو مجازی با یه پسر آشنا شدم که براش بیغیرتی میکردم ازم خواست که بیاد زنمو بکنه منم آرزوم بود ولی زنم حاضر بود تلفنی یا با پیام با پسرا سکس کنه اما راضی نمیشد حضوری کوس بده . تا اینکه تصمیم گرفتم خواستمو عملی کنم و بذارم جلو چشام زنمو بکنن . یه روز به زنم گفتم که میخوام شب سکس کنیم اما بهش نگفتم که چه نقشه ای براش دارم . به دوستمم گفتم ساعت 12 شب بیاد در خونمون در بزنه پیشش دراز کشیدم و شروع به خوردن لباش کردم همزمان با خوردن لباش دستم رو کوس تپلش بود (تو خونه صداش میزدم کوس تپلی )کوسشو میمالیدم صدای آخ و اوخش خونه رو برداشته بود ازش میخواستم تو شهوتش حرف بزنه باهام تا لذتمون چندبرابر بشه . همینطور که داشت آه و اوه میکرد بهش گفتم بهار دوس دارم یکی بیاد کیرشو بکنه تو کوست تو رو بکنه جلوم حاملت کنه جرت بده . اونم شهوتی شده بود میگفت سینا کیر میخوام سینا دوتا کیر میخوام . بیاید جرم بدین بیاید کوسمو بخورید . تو همین حین دوستم در میزنه به زنم گفتم از جات تکون نخور کیر آوردم برات تا هردومونو به اوج لذت ببره. دیدم شهوت رامش کرده و مخالفتی نکرد رفتم درو باز کردم دوستم آرش اسمش بود اومد تو وقتی زنمو دید هنگ کرد فکر نمیکرد یه دفه بدون مقدمه باید این صحنه رو ببینه که یه زن لخت سفید و خوشگل با یه کوس تپل و نازو پستوای سایز75 جلوش دراز کشیده و داره براش چشمک میزنه که بره جرش بده منم واسه اینکه زنم از حس نیاد بیرون خودم لباسای آرشو در آوردم بدن منم چیزی کم از زنم نداشت وقتی آرش منو دید هوس جلو چشاشو گرفته بود و از نگاهاش میشد حدس زد که دنبال منم هست . ولی فعلا این زنم بود که منتظرش بود اومد سمت زنم شروع به بوسیدن و قربون صدقه رفتنش کرد بوسه هاشو متوقف کرد و لباشو گذاشت رو لبای زنم و آروم آروم لباشو میخورد همزمان با یه دستش پستون زنمو میمالوند و یه دست دیگشو گذاشته بود رو کوس تپل بهار و حسابی آب از کوسش راه افتاده بود خوب که لباشو خورد پاشد و کیرشو گذاشت رو لبای زنم . کیرسفید و خوش تراشی داشت 18 سانتی ،کلفتیش هم متوسط بود تمیز و خوشگل . منم که دیدمش خوشم اومده بود و دوس داشتم تو دهنم میذاشتش . خلاصه رو دهن بهار گذاشتش بهار جونمم آروم و حرفه ای با ولع تمام کیر آرشو جلوم میخورد باورم نمیشد زنم داره مثه جنده های حرفه ای جلوم کیر میخوره و لذت میبره. دیگه کیر آرش سیخ شده بود و آماده یه سکس حسابی با بهار بود منم داشتم نگاشون میکردم و کیرمو میمالیدم .بهار هم با آه میگفت آرش منو بکن آرش بیا جلو شوهرم کوسمو جر بده. زنم به کمر دراز کشده بود آرش بین پاهاش نشست و پاهای زنمو از هم وا کرد و داد بالا آروم کیر خوشگل و نازشو گذاشت رو کوس خوشگل و و نازش که خیلی تمیز و بی مو بود و چندین بار کیرشو رو کوس بهار کشید تا یه کم آب کوسش بیاد خیس بشه و راحت تر کیرش بره توش. سر کیرشو گذاشت رو سوراخ کوسش یواش ونرم فشار میداد و من شاهد این ماجرا بودم که ذره ذره یه کیر 18 سانتی داره کوس زنمو جر میده و میره توش. بهار در اوج شهوت بود و داشت منو صدا میزد که بهشون بپیوندم . منم با کمال میل پذیرفتم و رفتم پیش زنم. آرش بهم گفت کیرمو بکنم تو دهن بهار تا نتونه زیاد جیغ بزنه چون میخواست شروع به تلمبه زدن کنه منم اینکارو براشون کردم کیرم داشت منفجر میشد بهار حالا شده بود یه جنده حرفه ای همونی که من ازش میخواست . خیلی خوب کیرمو میخورد . آرش هم داشت تلمبه میزد و یواش یواش سرعت تلمبه زدنشو زیاد کرده بود ، بهار جونمم با این که کیرم تو دهنش بود آه و نالش زیاد شده بود و صداش شهوتمو صدچندان میکرد و باعث شد آبم بیاد اما چون میدونستم بدش از مزه آب کیر میاد زود از دهنش در آوردم و همه آبم پاشید تو صورتش . بی حس شده بودم کنارش دراز کشیدم شروع به لیسیدن صورتش کردم که آب کیرم روش پاشیده بود. بهار نفس نفس میزد و میگفت آرش من زنتم آرش کوسمو پاره کن. اونم با شنیدن حرفای بهار سرعت تلمبه زدنشو زیاد کرده بود بهار با یه جیغ و ناله بدنش لرزید وبه خودش میپیچید ارضا شده بود اما هنوز کیر آرش تو کوسش بود وبه تلمبه زدنش ادامه میداد که با یه فشار محکم دیدم آرش کیرشو تا آخر فرستاد تو کوس بهار و بعدم یهو یه مکثی کرد ویه آه بلند کشید آبش اومده بود و همه آبشو تو کوس زنم خالی کرده بود بدنش شل شد و خسته و بی رمق افتاد اونطرف بهار.بعد که یه کم سرحال اومدیم سه تایی رفتیم حموم و تو حموم آرش من و زنمو میمالوند بعد اومدیم تو تخت لخت دراز کشیدیم زنم بینمون بود و همونطور خوابیدیم.همش با خودم فکر نیکردم انگار نه انگار زنم همون کسی بود که بدش از دوس پسر میومد…

نوشته: سینا‌‌