سلام خدمت همه شهوانی های عزیز. اینی که میخوام تعریف کنم خاطره همین امروزه با پری جون. سایز سینه 80 170 قد و 70 کیلو وزن. بریم سر اصل مطلب. تو بیتالک نگاه به اطراف زده بودم. یهو ایدیشو دیدم. نوشته بود سکس حضوری. ادش کردم اونم بعد یه ساعت قبول کرد. با هم چت کردیم قرار گزاشتیم تو مکانش برم ترتیبشو بدم.
روز موعد رسید رفتم به ادرسی که داده بود. چون اولین بارم بود خیلی استرس داشتم. ایفنو زدم درو باز کرد رفتم تو دیدم با یه ساپورت تنگو زه بلوز اومد پیشم. باهم روبوسی کردیم رقتیم تو اتاق. همین که درو بست پریدم تو بغلش ازش لب گرفتم اونم همراهی می کرد. واقعا استاد بود. دوسه دقیقه لب گرفتیم. دستمو بردم سمت سینههای خوش فرمش. سوتین نبسته بود. الان که یاد اون موفع میوفتم دلم قنج میره. سینشو از بلوز دراوردم. شرو کردم به خوردن. اخ که چقدر نرم بودن. نمیخوام زیاد طولانی بشه. بعدش رفتم لباساشو در اوردم کسش جلوم بود. حتی یه دونه موهم نداشت. یکم براش مالیدم حسابی خیس شده بود.
کیرمو بردم جلو دهنش برا ساک بزنه.
وای که چقد ماهر بود تا ته کیر 16 سانتیمو میکرد تو دهنش. نزدیک بود ابم بیاد. زود کیرمو از دهنش در اوردم. من رفتم سراغ کوس صورتیش. چوچولشو با دندونم میگرفتم. دادش رفته بود بالا. قشنگ که حشری شد کیرمو گذاشتم جلو کوس نازش.
بایه فشار همه رو انداختم تو کوسش. بدبختم دادش رفت رو هوا. ش وع کردم به تلمبه زدن. بعد حالتو عوض کردیم. حالت سگی شد. چند دقیقه ای اینطوری کردمش دیگه داشت ابم میومد. بهش گفتم میخوریش. اونم گفت چرا که نه. کیرمو بردم جلو دهنش. با چند تا عقب جلو تمام ابمو ریختم تو دهنش.
همه ابمو قورت داد بعد اومد ازم لی گرفت. ازش تشکر کردم. اونم تشکر کرد. بعد پلشو بهش دادم. دوباره یه لب ازش گرفتم. بعدش اومد یه بوس از سر کیرم کرد. لباسامو پوسیدم. باهاش روبوسی کردم. ازش خداحافظی کردم.
امیدوارم خوشتون اومده باشه. چون هم اول بار بود کوس کردم هم اول بار بود داستان مینوشتم. امیدوارم خوشتون اومده باشه. با گوشی نوشتم. ببخشید غلط املایی داره.
نوشته: نوشته مهدی
خسته نباشی الحمدلله که خوش گذشته .
داستانت خوب بودمختصرومفیدبدون حاشیه پردازی.
انشالله که داستان باشه وواقعیت نداشته باشه .
چون بیگداربه اب زدی .
اینجورزنهاکمترسالم هستند.وامروزه باوجودبیماری بنام ایدزکه.تعدادزیادی مردم گرفتارش هستندواین ویروس
خودشوتاسالهای سال مخفی میکنه ویک معضل اجتماعی است بایدحواس جوانها جمع باشه.
انشالله که طرف سالم بوده ودراینده مشکلی برات پیش نیاد.
درزمانهای قدیم مساله ای بنام سفلیس وسوزاک بود.
این مرض دربین اشراف اروپایی خصوصا"درقرون ده الی نوزده غوغامیکردکه باکشف انتی بیوتیکهاکم کم مهارشد.
البته ایران هم ازاین مصیبت درامان نبود.
دردهه پنجاه روستايی درشمال شرقی ایران بودکه بچه درشکم مادرسفلیس داشت.
موفق باشی.
خودت که خیلی خری…
اما غلط املایی هات رو میفرستم دست میرسلیم!
ادای تنگهارو درمیاورده توهم که خر بودی ونفهمیدی
اخه مادر ج ن ده کدوم ادمی باراول ازرو بیتالک میگه بیاخونه ومنو بکن ?
وایی ی نفررومیشناسم که همینجوری میداد آفرین کسی نبود جز مامانت 🙄
دروغ هم بلدنیستی نوشتی امروز اتفاق افتاد2 خط زیرش نوشتی روز موعود رسید
ننویس ک ی ر تو مامی جونت
چون جوجه ای، سکوت میکنم، برو تاپیک های اموزشی من رو بخون، یکم تجریه پیدا کنی
همین دیروز بود یا پریروز که یکی دیگه هم از طریق بیتالک کوس کرده بود!!!چه خبره از رو کوسو شر هم دارید کپی میکنید
من موندم شما که انقدر عجله ای کردی طرفو، این وسط متر و ترازو از کحات در آوردی و وزن و قد و سایز سینش رو گرفتی؟
کیرم تو کون هر چی بچه مسخره تو این سایته!
akhe kiriiii
akhe bache kuni
akhe kirm to selula b gah rafte maqzet ki bara jnde k hme kardanash kos lisi mikone idzi kiri jalquz
to beetalk jnde aks ro halat zaman dar mifreste k save nashe bad chetor to 1saat b to kun golabi adres dad
Dg nanevis kirm to halqet kiri jnde
🙄داداش دمتگرم به أين سرعتي ك تو كردي پري كص طلارو باس با اسلوموشن تشخيص داد (dash)