سیسیگاسم (۱)

1402/01/18

وقتی برای اولین بار تجربش کردم حتی در موردش نمی دونستم
اولین سیسیگاسم من بر میگرده به حدود ۱۵ سالگی
بعد از اون چند بار دیگه تجربه اش کردم اما هیچ کدوم حس حال اولی نداشت نمی دونم چرا !! شاید بخاطر این بود که دفعه اول واسم تازگی داشت …

چشمام دیگه به تاریکی عادت کرده بود .
آروم رضا در گوشم گفت : به پهلو شو دیگه
پشتم کردم بهش به پهلو خوابیدم
دست اش کرد داخل شلوارم انگشت اشاره اش روی سوراخ کونم بازی می داد
قلبم داشت تند تند میزد
کل خونه یه سکوت عجیبی گرفته بود
چشمام به خالم بود که با فاصله یکی دومتری از من خوابیده بود .
منتظر رضا نموندم خودم شلوار همرا با شرتم تا سر زانو کشیدم پایین کونم دادم عقب تا راحت بتونه کارش بکنه
رضا پتو از روی کونم داد کنار
صدای آب دهنی که آروم توف کرد روی نوک انگشتاش می تونستم بشنوم که همراه شد با احساس خیس شدن بین کونم
انگشتاش روی سوراخ کونم می کشید حسابی بین کونم لیز شده بود
که فشار انگشت اش روی سوراخم حس کردم.
خودم شل گرفتم، راحت انگشت اش سر خورد رفت داخل
رضا هم تا جایی که می شد انگشت اش فشار داد .
قشنگ احساس می کردم ، که داشت انگشت تو کونم بازی میده
باورم نمی شد جایی داریم منو رضا این کار می کنیم که به جز ما دو تا تقریبا ۱۰ نفر دیگه خوابیدن
نگاهم به روبه رو بود داخل تاریکی چیزی نمی دیدم فقط مطمئن بودم خاله نرگس پشت به من خوابیده
که یه آسودگی خاطر بهم میداد
اما رضا بدون توجه به اینا کار خودش می کرد انگشت اش داشت عقب جلو می کردم
خیلی طول نکشید انگشت کشید بیرون دوباره توف کرد نوک انگشتاش مالید روی سوراخ کونم ولی اینبار دوتا از انگشتاش کرد داخل فشار داد جوری که از شدت لذت زانو هام چسبونده بودم بهم فشار میدادم
ولی اینبار دیگه عقب جلو نکرد فقط تا آخر فشار می آورد انگشتاش تو کونم بازی میداد
دوست داشتم تا خود صبح همین کار کنه
که یدفعه انگار آب سرد ریختن روم خالم چرخید روبه من خوابید تو خواب شروع کرد حرف زدن
دستم برم عقب سمت رضا که دست نگه داره
رضا بودن حرکت وایساد در حالی که انگشتاش داخل کونم بود
بعد در گوشم آروم گفت نترس تو خواب داره حرف میزنه
باز شروع کرد بازی دادن انگشتاش
اما من ترس تو وجودم بود
اما یخورده که گذشت منم خیالم راحت شد ولی همچنان نرگس روبه من خوابیده بود که حس میکردم داره نگاهم میکنه
رضا که حسابی سوراخم آماده کرده بود انگشتاش کشید بیرون در گوشم آروم گفت نوبت کیرم دیگه
آروم توف کرد کیرش خیس کرد
خودش کامل کشوند سمت من
منم تا جایی که می تونستم قوس انداختم به کمرم کونم دادم عقب
رضا یکی از دستاش از زیر بدن من رد کرد با اون یکی دست اش کیرش تنظیم کرد روی سوراخم آروم فشار داد
منم خودم روبه عقب فشار دادم تا سر کیرش رفت داخل
آرووم آروم فشار زیاد کرد تا کیر تا نصفه رفت داخل دست گذاشت رو پهلوم با یه حرکت تمام کیرش جا کرد داخل
ناله ام داشت در میومد
ولی نمی شد ناله کرد
شروع کرد آروم تلمبه زدن
نفس داغ از پشت سرم میتونستم احساس کنم
دستم بردم سمت کیرم شروع کردم کیرم مالیدن
نوک کیرم خیس شده بودت از شدت شهوت
یه نگاه انداختم به نرگس خالم روحشم خبر نداشت یک متر اینور تر داره چه اتفاقی می افته
که دیدم دوباره برگشت پشت به من خوابید
رضاهم چون نمی تونست سریع تلمبه بزنه بجاش کیر تا آخر فشار میداد
که احساس میکردم تا زیر معدم نوک کیرش میاد
هر بار که فشار میداد پاهام می لرزید زانو هام بهم فشار میدادم
دوست نداشتم اصلا ارضا بشه
کیرم که داشتم می مالید احساس کردم دارم ارضا میشم که دست کشیدم نمی خواستم تو اون شرایط آبم بیاد
چشام بسته بودم
که یخچال داخل آشپزخونه روشن شد چون جاش تراز نبود خیلی صدا میداد
رضا از فرصت استفاده کرد تلمبه هاش سریع تر کرد
ولی جوری که جلب توجه نکنه
محکم بغلم کرده بود
نفس زدناش نشون میداد نزدیک ارضا بشه
خیلی طول نکشید که دیدم محکم کیرش فشار داد بعدش شل شد
فهمیدم کونم پر آب کرده بدون اینکه حرفی بزنه کیرش کشید بیرون دست از زیر بدنم در آورد رفت توی رخت خواب خودش
من یخورده تو همون حالت که بودم ، وایسادم
دست بردم سمت سوراخم با دوتا انگشت خودم انگشت کردم
انگشت که در آوردم ، بو کردم بوی منی میشد قشنگ حس کرد
دلم میخواست برم دستشویی خودم بشورم اما چون همه خواب بودن نمی شد می ترسیدم تو خواب کسی لگد کنم
شورت شلوارم کشیدم بالا سعی کردم همون جوری بخوابم
خیلی دیر خوابم برد ، صبح وقتی زنداییم داشت رضا از خواب بیدار میکرد از خواب پریدم
چشمم که باز کردم یادم آمد دیشب
رضا گفته بود صبح باید برم عروسی پسر دایی مامانم اصلا به همین خاطر دیشب راضی شدم که سکس کنیم
رضا به زور از خواب پاشد
زنداییم گفت : پاشو صبحونه بخور میخواییم راه بیوفتیم .
من از رخت خواب در آمدم رفتم دستشویی بالاخره
برگشتم دیدم رضا و زنداییم دارن دعوا میکنن ،
رضا نمی خواست بره عروسی بعد جر بحث سنگین زنداییم خسته شد کم آورد .
بعد صبحونه خوردن زنداییم باز گیر داد به رضا
که داییم طرف رضا گرفت
گفت : بچه که نیست ۱۸ سالش نمی خواد بیاد ،
زنداییم با جمله« آره فامیل منه نمیاد» قهر کرد رفت طبقه بالا !!
بعد زنداییم ، عزیز (مادر بزرگم)به رضا گیر داد ، که رضا قاطی کرد از خونه زد بیرون
من تو کونم عروسی بود رضا باهاشون نمیره
ساعت حدود ۹:۳۰ بود ، خانواده داییم راه افتادن رفتن عروسی چند دقیق بعد رضا برگشت ، انگار منتظر بود فقط داییم بیوفته راه
اولش که برگشت ار پنجر یواشی به من گفت : مامانم اینا رفتن
گفتم : آره همین چند دقیقه پیش راه افتادن .
به من اشاره کرد که بریم طبقه بالا خونشون !
منم آمدم بیرون که بریم بالا
خالم نرگس از دستشویی در آمد ، با خنده به رضا گفت: خوب پیچوندی ها
رضا خندید گفت : خوب زور میگه دلم نمی خواد برم کدوم از بچه های فامیل مامانم عید میان اینجا که من برم عروسیسون ؟؟؟
نرگس گفت : ول کن رفتن دیگه فقط ببین مامانت عصبانی بود ترسیدم بهش بگم لباس که برده بالا شسته یا نه
رضا گفت :باشه نگاه میکنم
نرگس : اگه شسته بود آمدنی بیار پایین پهن کنم بو نگیره اگه ننداخته بود تو ماشین که ولش کن
رضا گفت : باشه
منو رضا رفتیم بالا رضا از کنار گلدون کلید برداشت در باز کرد
به من گفت : محمد بیا تو
رفتم داخل در بست
حواسم پرت آکواریوم شده بود که رضا دست از رو شلوار کونم مالید
با خنده گفت : کل مقاومت واسه نرفتن به خاطر این بود
خندیدم گفتم :واسه کونم من
گفت : آره
رفت آشپز خونه در ماشین لباسشویی باز کرد گفت : داخل ماشین لباسی نیست
گفتم : ول کن لباس هارو حالا تا خونتون خالیه بیا استفاده ببریم ازش
رضا خندید گفت بزار اول لباس پیدا کنم خودم باهاش کار دارم .
اول نفهمیدم منظور اش چیه !
تا اینکه لباس ها پیدا کرد !!
داخل یه پلاستیک بود کنار همون ماشین لباسشویی
پلاستیک خالی کرد زمین
گفتم : چکار میخوای بکنی؟
گفت : شورت زنونه بدم بهت میپوشی ؟؟؟
گفتم : چی !!
گفت : شورت زنونه
اولش جا خوردم ، دیدم رضا یه شورت صورتی که کناره هاش سفید بود چند تا قلب کوچیک روش داد بهم
گفت : بیا
گفتم ؛ اینا مال خاله نرگس
گفت : حالا چه فرقی داره بپوش دیگه
خندیدم گفتم : بفهمه قبرمون میکنه
گفت :نترس نمیفهمه
خودم وسوسه شدم بپوشم ازش شورت گرفتم
گفت : حالا اونو‌ که میخوای بپوشی اینارو هم بپوش ،یه شلوار تاپ خونگی که با هم ست بودن
گفتم : کل این رخت چرک نکنی تن من ول کن نیستی
لباس گرفتم ازش
رفتم داخل اتاق خواب لخت شدم لباس پوشیدم از داخل آینه به خودم نگاه کردم
انگار واسه من دوخته شده بودن
قبل اینکه رضا صدا بزنم
رفتم داخل حموم چون حموم دستشویی یکی بود
که رضا آمد پشت در حموم گفت : پوشیدی ؟؟
گفتم : صبر کن.
حسابی خودم تمییز کردم آمدم بیرون
چشم رضا خورد بهم با یه لبخند رضایتی از بالا تا پایین منو برنداز کرد .
گفت : بهت میاد
منم شلوار تا زیر کونم دادم پایین ، گفتم : شورته چی ؟؟
رضا گفت : آخ کونت داخل شورت عجب چیزی شده .
گفتم میخوای بکنیش
خندید گفت : سوال داره!
رو زانو شد شورت کشید پایین بین کونم باز کرد محکم ، توف انداخت بین کونم انگشت کشید رو سوراخم فشار که داد رفت داخل
یه آخ بلندی کشیدنم
گفت جون دردت آمدت
گفتم آره ، آرومتر
گفت : باشه بزار برم وازلین بیارم تا کمتر دردت بیاد .
رفت بیرون اتاق چند دقیقه بعد با وازلین یه بسته دستمال کاغذی برگشت .
گفت : زیر در خونه دمپایی رد کرد که خواستن در باز کنند گیر کنه ، خیالت راحت
گفتم : چه حالتی وایسم
ازم خواست به پشت دراز بکشم پاهام از هم باز کنم
خوابیدم روی زمین پاهام از هم باز کردم که
رضا در وازلین باز کرد با دوتا انگشت از وازلین برداشت حسابی سوراخ کونم چرب کرد. همینجور که داشت می مالید دو تا انگشت اش فشار داد ، منم خودم شل گرفتم که انگشتاش بره داخل .
انگشتاش کرد داخلم گفت : جون چه کونت راحت باز شد
از روی تاپ نوک سینه هام میمالیدم .
رضا هم انگشتاش تا جای که میشد فشار میداد. انگشتاش کشید بیرون اینبار سه تا انگشتاش کرد داخل شروع کرد انگشتاش بازی دادن
گفتم : رضا بسه دیگه تحمل ندارم کیرت میخوام
گفت : تو جون بخوا شلوار داد پایین کیرش مثل سنگ سفت شده بود .
توف مالی اش کرد گذاشت روی سوراخم
خیلی آروم تا آخر جاش کرد
قشنگ چسبیندن تخماش به کونم حس میکردم. دو دست اش گذاشت دو طرف بدنم شروع کرد آروم تلمبه زدن
رضا گفت : الان خوبه
گفتم آره ، بکن
سرعت اش آروم برد بالا
نگاه صورت ام میکرد نفس نفس میزد
گفت: محمد سخت اینجور
کیرش فشار داد احساس کردم الان از دهنم میاد بیرون .
کیرش کشید بیرون بی اراده شروع کردم گوزیدن
رضا بین کونم محکم کشید ، از هم باز کرد گفت: آخ ببینی چقدر گشاد شدی
دستم گذاشتم روی سوراخ کونم سه تا انگشت که میکردم داخل اش چیزی حس نمی کردم .
از کمرم گرفت چهار دست پام کرد ازش خواستم شلوار شورت خاله نرگس در بیارم که نذاشت.
از من خواست ، بین کونم باز کنم .
با دست کیرش گرفته بود می کوبید روی سوراخم
با فشار ،سر کیرش کرد داخل شروع کرد تلمبه زدن
کیرم طبق معمول شروع کرد ترشح کردن پیش آب.
خودم سپرده بودم بهش
بعضی موقع ها انقدر با دل جون تلمبه میزد که فکر کنم صدا چلپ اش تا طبقه پایین میرفت
صدا نفس نفس زدناش می شنیدم .
سوراخ کونم سر شده بود ، زانوی پاهام هم داشت از پوست در میومد
که کیرش کشید بیرون
باز بی اراده شروع کردم گوزیدن
رضا با لحن تمسخر : چه اینبار افتادی به گوز گوز
یه سیلی زد در کونم گفت به پهلو بخواب مثل دیشبی
رضا موقع سکس اخلاق اش عوض می شد
به پهلو دراز کشیدم پام یخورده جمع کردم به سمت شکمم رضا پشتم دراز کشید حسابی بین کونم توف زد کیرش کرد داخل
اولش اروم تلمبه زد اما رفته رفته سریع اش کرد فقط ، توی اتاق صدای چلپ میومد ، هر بار که بدنش به بدنم میخورد بدنم میلرزید
کیرم با اینه شل بود اما انقدر پیش آب از نوک اش ترشح شده بود بین رون های پام خیس کرده بود
رضا سرش آورد در گوشم .
گفت : آماده ای ؟
گفتم: آماده چی !!
محکم منو گرفت جوری شروع کرد تلمبه زدن که نفسم بند داشت میرفت .
گفتم : آی رضا یواش تر اما توجه نمی کرد رون پا مثل ژله میلرزید
احساس کردم دارم ارضا میکرد.
که یه حس لذت بخشی از سوراخ کونم شروع شد به نوک کیرم ختم شد بعدش آب کیرم شروع کرد به آمدن بین رون پام داغ ایش حس می کردم سوراخ کونم میخواستم جمع کنم که کیر رضا نمی زاشت تو عمرم اینجور ارضا نشده بودم حس عجیبی بود کیرم خواب بود اما آبم آمد بدنم کلن خالی شد شهوتم فروکش کرد
رضا هم تلمبه هاش یواش تر کرد
آب کیرم داشت روی رون پام سر میخورد
برای اینکه نریزه رو فرش شورت که پام بود دادم بالا خودم باهاش پاک کردم .
گفتم رضا آبت نمیاد
با خنده گفت : سیر شدی از کیر بالاخره
جواب اش ندادم منتظر شدم تا آب کیرش بیاد
داشت آروم تالمبه میزد
حالم داشت از اون شرایط بهم میخورد
آبم که آمده بود کلن حسم پریده بود
که دید دوباره رضا مثل دفعه قبل منو محکم گرفت اینبار شدیدتر شروع کرد تلمبه زدن
دستم بردم عقب نزارم بکنه گفتم : تو رو خدا بسه
رضا بی توجه ادامه داد
کیرش فشار داد که نزدیک بود گریه کنم
گفت : پاهات صاف کن به شکم بخواب آبم بیار
به شکم خوابیدم رضا چند تا تلمبه محکم زد گفت آبم داره میاد
متوقف شد چند ثانیه
گفتم : آبت آمد بلند شو از روم
کیرش کشید بیرون از روم بلند شد خم شد از جعبه دستمال کاغذی دستمال برداشت کیرش پاک کنه
منم شلوار کشید بالا رفتم دستشویی کلن شلوار و شورت خالم در آوردم انداختم یه گوشه تا نشستم رو کاسه آب کیر رضا از کونم سرازیر شد
بین کونم پاهام شستم لباس خودم پوشیدم
نگاه شورت نرگس کردم دیدم آب کیرم روشه اگه میموند روش سفید میشد با آب صابون قبل اینکه برم بیرون شستم
وقتی رفتم بیرون دیدم رضا داخل اتاق دراز که کشیده خوابش برده
شورت انداختم روی بخاری تا خشک بشه شلوار تاپ هم کردم تو پلاستیک
میخواستم برم طبقه پایبن اما نشستم تا شورت خشک شد برداشتم اش
داشتم به موقعی که ارضا شدم فکر میکرد حس عجیبی بود که تا قبل این تجربه نکرده بودم
شورت هم گذاشتم تو پلاستیک
هرچند که بعدش رضا دوباره مجبورم کرد بپوشم اش که ماجراش ربطی به عنوان داستان نداره دیگه
ممنون که ماجرای من خوندید این اولین مجرای من بود که زیر کیر ارضا شدم
بعد اون چند بار تجربه اش کردم که اگه استقبال بشه ماجراش مینویسم

نوشته: محمد


👍 43
👎 3
42901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

922393
2023-04-07 23:59:10 +0330 +0330

اول

0 ❤️

922433
2023-04-08 02:32:31 +0330 +0330

ولی از طرز نوشتنت معلومه کلک برعکس بوده یعنی رضا کرده شده و خودش فاعل جا زده

0 ❤️

922446
2023-04-08 03:47:24 +0330 +0330

قشنگ بود.ولی غلط تایپی زیاد داشت.داستانت لیسیدن کونتو خیلی کم داشت.توی اینجور سکس ها فاعلت قشنگ باید کونتو بلیسه تا معنای واقعی ارضا شدن رو بیشتر نشون بدی

2 ❤️

922471
2023-04-08 10:28:35 +0330 +0330

پس چرا من‌میترسم پونزده ساله هارو بکنم میگم پاره میشن😐

1 ❤️

922482
2023-04-08 12:55:31 +0330 +0330

خیلی قشنگ بود،،کیرم همش سیخ ایستاده بود

0 ❤️

922489
2023-04-08 13:52:38 +0330 +0330

چقدر گی هستش توی کشور بس کنید دیگه تموم اش کنید
ی ندانم کاری کردید اشکال نداره ولی دیگه بار اخرتون باشه
آخر عاقبت نداره دیگران بدونن شما چی کار میکنید عابرتون میره و جرم سنگینی هم داره از من گفتن بود
برید زن صیغه کنید توی تلگرام هست توی شهرتون هم باید باشه.

0 ❤️

922511
2023-04-08 20:37:09 +0330 +0330

وای خیلی خوب بود 😍

0 ❤️

922520
2023-04-08 22:39:40 +0330 +0330

واقعا لذت سیسیگاسم چیز دیگه ایه

2 ❤️

922582
2023-04-09 09:21:45 +0330 +0330

عالی .

0 ❤️

922724
2023-04-10 19:09:57 +0330 +0330

فک کنم یکی از واقعی ترین داستانا بود که شنیدم .
چون منم با پسر داییم سکس داشتم و میفهممش خوشحال میشم ادامه بدی.
و اگر این نظر رو خوندی پیام بده صحبت کنیم

1 ❤️

922771
2023-04-11 02:24:17 +0330 +0330

جلو ده نفر تو شب کردت !..خخخ

0 ❤️

923039
2023-04-12 16:25:09 +0330 +0330

داستانت گرچه غلط املایی و تایپی داشت ولی در کل خوب بود
منم چند بار بدون دست زدن به کیرم موقع کون دادن زیر کیر ارضا شدم خیلی حس خوبیه ، الانم اوبم زد بالا

0 ❤️

927434
2023-05-11 01:31:34 +0330 +0330

عاشق سیسیگاسمم 'یبار زیر رانندا اسنپ خوابیدم ارضا شدم بدون این که بهش دست بزنم

3 ❤️




آخرین بازدیدها