شوهر خاله بکن ما (۲)

1402/08/18

...قسمت قبل

سلام از همه نظر ها که بیشتر منفی بود ممنون من دفعه اول که داستان میذارم پس خواهشاً فحش ندین و داستان اسمش روشه حتما نباید واقعی باشه.
خوب اون روز سعید حسابی از خجالت کون من در اومد دیگه کارش شده بود کردن من و کون منم خوب جا باز کرده بود دیگه ترم تموم شد من باید میرفتم شهرمون ولی نمی‌خواستم با هزار بدبختی برگشتم شهرمون هر روز با سعید حرف میزدم انگار زن دومشم یه روز سعید گفت اگه پسر خوبی باشی کادو دارم برات گفتم چی گفت قراره با حالت بریم ترکیه سالگردمون برگردم برات کادو دارم خلاصه رفتن و برگشتن و ترم جدید شروع شد یه روز که خالم نبود و من کلاس نداشتم دیدم سعید زود اومد گفت برو خودتو تمیز کن منم خوشحال که بعد مدت ها دوباره میکنتم رفتم اومدم بیرون گفت ببین عجله دارم اومدم کادوتو بدم دید دودولم سیخه یکی محکم زد رو تخمام از درد افتادم رو تخت ویه چستیتی در آورد که سرش حالت سوند داشت برام بست و قفلش کرد دودولم تحت فشار بود که دیدم شروع کرد انگشت کردنم و یک چیز مخروطی در آورد و کرد داخل مقعدم که تهش دوتا میله کوچیک داشت که کامل نره داخل وقتی به آخر رسید تهش شروع کرد کشیدن که حس کردم اون جسم مخروطی داخلم باز شد و از تهش که میله نازک اومد بیرون و سعید به اونم قفل زد گفت حالا بدون اجازه من حتی نمیتونی برینی🤣 حالت ترکیه اینارو دیده گفتم برای یکی از دوستامه کلی حالت سر تو باهام بحث کرده نمیدونه علی جونش کونیه و رفت خوب خیلی سختم بود عادت نداشتم شب به سعید گفتم بازش کنه برم دست شویی با کلی اذیت قبول کرد رفتیم داخل اتاق و سعید قفل اونی که داخل کونم بود باز کرد شک کردم یکی دم در داره نگاهمون می‌کنه وقتی برگشتم دیدم خالم چشماش چهار تا شده و دم دره ولی بدون این که سعید بفهمه رفت کلی استرس گرفتم که خالمم دیده منو بعد شام سعید یه چشمک زد که فهمیدم یعنی امشب میکنتم ساعت یک بود که سعید اومد و شروع کرد ده دقیقه نشده بود من داشت این میومد که چراغ روشن شد خالم بود و جلو چشماش کیر شوهرش تو کون بچه خواهرش بود سعید از ترس داخل من شل کرد و کیرش افتاد بیرون و منم که جیک نمیزدم خالم گفت سعید بیا ببینم و کلی با سعید حرف زد و درم روی من قفل کرد صبح بی هیچ حرفی رفتم دانشگاه وقتی اومدم سعید نبود خالم گفت بیا ببینم و شلوارم کشید پایین گفت سعید راست میگه خودت دوست داری بهش بدی ها دودولم داخل چستیتی که دید زیر لب گفت حقم داری ، سرم انداختم پایین گفتم آره شب که شد خاله فرشته گفت برم اتاقشون وقتی رفتم دیدم سعید و فرشته لختن و منم لخت کردن ، خاله فرشته گفت از این به بعد شریک جنسی ماهم هستی منم گفتم چشم خالم پاشو باز کرد گفت بیا بخور توله منم شروع کردم سعید هم رفت سراغ کونم و شروع کرد گاییدنم سعید که ارضا شد شروع کرد انگشت کردنم که خالمم تو دهنم ارضا شد گفت کونت بکن طرف من و منم انجام دادم تا چهار انگشت کرد داخلم که اشکم در اومد گفت نگران نباش کاری میکنم دستم توش جا بشه کونی و همون دستگاه مخروطی کرد داخلم و قفل کرد گفت امشب ارضا نمیشی توله

نوشته: علی


👍 11
👎 28
31101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

957278
2023-11-10 00:03:26 +0330 +0330

شاشیدم تو ذهنیت و تفکراتت. ببخشینا.

3 ❤️

957292
2023-11-10 01:03:57 +0330 +0330

حتما خالتم جنده نیست و مومن و پاکه 😂😂

1 ❤️

957307
2023-11-10 02:26:12 +0330 +0330

کیرم تو کستانت بیشتر منفی بود؟ 30 تا لایک خوردی کونی 19 تا دیس خوردی کلا کامن میزارت کستان نوشتی بعد زیر میزی بهشون کون میدی لایک کنن

2 ❤️

957362
2023-11-10 12:44:54 +0330 +0330

دروغ بود اخرش

0 ❤️

957457
2023-11-11 04:35:52 +0330 +0330

این چ گوهی بود من خوندم

0 ❤️

957530
2023-11-11 15:23:33 +0330 +0330

تصورش هم خوبه

0 ❤️

957551
2023-11-11 18:25:59 +0330 +0330

همش دروغ همش در حال منحرف کردن مغز ها…

0 ❤️

957617
2023-11-12 02:46:54 +0330 +0330

قربون حالت که خیلی باخالته

0 ❤️

957765
2023-11-13 03:40:08 +0330 +0330

فیلم هندیه ؟؟؟؟

0 ❤️

958015
2023-11-15 00:33:45 +0330 +0330

چاخان

0 ❤️

965874
2024-01-09 08:50:11 +0330 +0330

شاشیدم دهنت

0 ❤️




آخرین بازدیدها