آغاز : آدم هرچی ضربه میخوره و هرچی پیشرفت میکنه از خانوادشه ، دوم ابتدایی بودم هیچی ازین دنیا نمیدونستم فقط بچگی و شیطنت بلد بودم و خوردن و خوابیدن ، ی بچه ای بودم با ی عالمه پسر خاله و دختر خاله قد و نیم قد که سرگرمی من یکی از دختر خاله هام که چهار سال ازم بزرگتر بود شده بود با دول من بازی کردن و هر بار دختر خالم میومد خونه ما یجای خلوت با دولم بازی میکرد این عادتی شد برای من که به پسرای هم سن خودت تو محل پیشنهاد بدم با دول هم بازی کنیم ( که یبار لو رفتم مامانم به بابام گفت بابام بخاطر اینکه منو بترسونه دست و پامو گرفت مثل گوسفند گذاشت زیرش و به مامانم گفت چاقو رو بیار سرشو ببرم منم داشتم داد میزدم گوه خوردم و تکرار نمیشه ) اما دول بازی من و دختر خالم ادامه داشت تا اینکه یروز تو مدرسه سر کلاس یواشکی با بچه ها دودول همو به هم نشون میدادیم یکی از بچه های هم کلاسی اینو رفته بود برای یکی از بچه های سال پنجمی تعریف کرده بود و من قربانی این ماجرا شدم چون سفید و خوشگل بودم دوتا ازون سال پنجمی ها بهم گفتن اگه کون ندی به بابات میگیم و همه ملت، منم از ترس تکرار اون برخورد پدر که سرمو ببره گفتم باشه در حالی که نمیدونستم کون دادن چی هست اصلا و سکس ما شد در حد اینکه شلوارمو بیارن پایین کیرشونو بچسبونن بهم و چندتا تقه بزنن حتی اونام نمیدونستن سکس چیه انقد بچه بودیم ، اما این ادامه داشت تا یک سال که ینفر بزرگتر که از قضا فامیل مامانمم بود فهمید حالا اونم تهدید کرد منم آتو بیشتری داشتم دست خیلیا … گفتم باشه وقتی کیرشو دیدم خیلی بزرگ بود و واقعا ترسیدم ، چون ازم خیلی بزرگتر بود تلاش میکرد بره تو کیرش ولی برای ی بچه هشت نه ساله خیلی بود که فقط لاپایی میرفت با من .
در این زمانها گذشت تا ده سالم شد حدودا که پسر خالم داداش همون دختر خاله ای که با دولم بازی میکرد و هشت سال ازم بزرگتر بود فهمید خواهرش با کیر من بازی میکنه اولش گفت تکرار بشه به بابا و مامانت میگم بعد جلو خواهرش خودش کیرمو درآورد باهاش بازی کردن دوتایی و گفتش بسه دیگه تکرار نکنید … چند ساعت بعدش گفت بیا میخوام بازی کنیم تنها ولی اگه به کسی بگی ماجرا رو برا همه میگم ( من انقد ساده بودم فکر نکردم که این خودش الان ضعف داره میخواد منو بکنه چرا باید بگه خواهرش با دولم بازی کرده ) کاری که میکرد این بود شلوارمو میکشید پاین کیرشو در میاورد میگفت بشین رو کیرم در همین حد تا یروز خونه ما بودن خواست منو بکنه یادمه شامپو اورد زد به کونم وقتی کرد تو دنیا جلو چشم سیاهی رفت که دیگه نکرد و لاپایی رفت باهام بعدش گفت بیا یچیزی یادت بدم حال کنی شروع کرد برام جق زدن و اصلا نمیدونستم چیه و چیکار میکنه تا اینکه برای اولین بار حس ارضا شدنو تجربه کردم ولی هیچ آبی ازم نیومد یعنی فقط حسش کردم فک کنم اصلا بدنم اسپرم تشکیل نداده بود و این شد تازه آغاز دنیای منحرف من . چند سالی گذشت منم خوشگل تر شدم و بزرگتر سفید و بدون مو کسی که از بچگی کلی آتو دست این و اون داده مخصوصا همون فامیل مامانم که ول نمیکرد منم بگم هم ترس داشتم لاپایی و حال ندم بهش هم اینکه حس خوبی بهم میداد ی حسی پر از چندش و لذت و تنفر و محبت ، اون به خیلیا گفته بود خیلیام از من میخواستن ولی نمیدادم تا اینکه هسایمون تو سن هفده هجده اونم تقریبا همسن خودم ی گوشه کوچه دید نداشت گفت فقط بزار بمالمت شروع کرد مالیدن سینم و منم حشری شدم بعد سوراخمو مالید و انگشت کرد که واقعا حس خوبی داشت و حشرم بالا بود گفتش بیا بکنمت دیدم داره انگشت میکنه تو و درد ندارم قبول کردم شروع کرد کردنم و لذت بردم واقعا و وقتی آبشو کرد تو کونم حس فوق لعاده ای داشتم و این ماجرا گذشت تا روز بعد به دوستش گفت اونم اومده بود دم خونه ما میگفت دیروز به اون دادی ب منم بده که با هزار بد بختی جفتشون منو ول کردن و ماجرا من جوری شده بود انقد همه میدونستن کون میدم حتی میخواستن منو تو راه مدرسه بدزدن … حسی که اون سکس داده بود و اون گرمای آب بی حد بود ولی کیر فامیل مامانمو یا کیرای دیگرو نمیتونستم تحمل کنم کیر اون کوچیک بود رفت تو… فامیل مامانم گفتش آروم آروم خیاری چیزی بکن توش همیشه تا گشاد بشی کیر بره توش منم اومدم خونه هیچی نبود یدونه نانچیکو داشتم یطرفشو کردم تو حدود سی سانت میشد آروم آروم کردم تو درد نداشت و تا آخر جاش دادم تو کونم جوری که دست میزدم به شکمم حسش میکردم وقتی کشیدمش بیرون شل شدم و درد خفیف حس کردم یهو به خودم اومدم دیدم کف حموم خون صورتیه که معلوم بود با آب کونم و آب کف حموم قاطی شده . جر خورده بودم اینجا بود من دیگه دنبال سکس کامل بودم . ( وقتی فکر میکنم میبینم اگه خانواده با من رفتار درست تری داشت و من نمیترسیدم ازشون که مشکلاتمو بگم ، اگه مامان بابام کمتر با هم دعوا میکردن و من محیط امن تری داشتم ، اگه پسر خالم منو با جق زدن آشنا نمیکرد و این حس ارضا شدن هم زمان با کون دادن نبود ، اگه اون کیر نمیرفت تو و من بخاطر تحریک شدن پروستات لذت نمیبردم ، شاید معتاد به این کار نمیشدم ) الان ۲۶سالمه مدتیه تو فکر خودکشی هستم چون نمیدونم چیم و چی میخوام نمیدونم تو پیری که قیافه درست حسابی ندارم چی میشه حالم بده بعد کون دادن پشیمون میشم شدیدا نمیدونم زن بگیرم فراموش میکنم یا نه

نوشته: شروین