خاطرات تلخ زهرا

1402/06/14

خاطرات تلخ زهرا

سلام زهرا هستم این اولین داستانیه که مینویسم راستش زیاد دست به نوشتنم خوب نیست فقط دلم خواست چیزهایی رو که تجربه کردم با شما به اشتراک بزارم. از خودم چیزی نمیگم چون دختر رویایی نیستم فقط اینکه یه قیافه معمولی دارم تپل هستم قدم 153 وزنمم 68 سینه هام برخلاف اندامم کوچیک سایزش 65 . راستش داستان زیاد چیزهای سکسی نداره همش تجربه های تلخ زندگیمه چند تا مورد از تجاوزهایی از هزاران تجاوز پسر داییم تو دوران بچگی و نوجونیمه که خیلیاش رو بازگو نکردم.داستان من از شش ، هفت سالگیم شروع شد وقتی که پسر داییم به هر بهونه‌ای منو بغلش میکرد هر جایی که میتونست بهم دست درازی میکرد منم تو عالم بچگی چیزی نمیفهمیدم( آرش ده سالی از من بزرگتره)
وقتایی که میرفتم دم خونشون کسی نبود منو میکشید توی خونه با همه جام بازی میکرد کیرشو میداد تو دستم میگفت باهاش بازی کنم یا لیس بزنم براش این کارا تا ده سالگیم ادامه داشت تا اینکه کم کم آرش اذیت کردنش تموم شد منم خیالم راحت شده بود ولی متاسفانه خوش خیالیم زیاد طول نکشید وقتی 14 سالم شده بود از مدرسه اومدم خونه در حیاطمون بازی بود وقتی وارد خونه شدم پشت در آرش رو دیدم که وایستاده گفت کسی خونه نیست رفتن بیرون کلید رو دادن به آرش برام بیاره خلاصه من فهمیدم باز قراره بگا برم . آرش منو برد خونه شلوار مدرسمو از تنم کند شرت هم نپوشیده بودم مثل همیشه با موهای کصم کمی بازی کرد حرفای سکسی میزد ولی من متوجه حرفاش نمیشدم به گریه افتاده بودم چشامو بسته بودم زودتر تموم بشه نمیدیدم چیکار میکنه ولی کیرشو لای کصم حس میکردم تند تند میمالید به کصم سینه هامو سفت گرفته بود میخورد اینقدر کیرشو لای کصم مالید تا آبش اومد ریخت رو لباسام . این اتفاقا خیلی برام افتاد همیشه از ترسم ازش اطاعت کردم چیزی نگفتم تا همین دو سال پیش که گفت حتما باید بیای خونمون وگرنه میرم به داداشت میگم منم از ترسم فرداش ظهر رفتم پیشش فکر کردم مثل همیشه فقط قراره در حد مالیدن کیرش باشه . رفتم خونشون بدون مقدمه منو برد توی رختخواب شروع کرد لب گرفتن در عین حال شلوارمم دراورد این سری کمی کصمو مالید بعد سردی یه چیزی رو روی سوراخ کونم حس کردم ترسیدم خواستم بلند شم که وزنشو انداخت روم شروع کرد کونم رو انگشت کردن با همون یک انگشتش هم از درد به گریه افتادم آرش شروع کرد به خوردن سینه هام وحشیانه گاز گرفتن من هیچ لذتی نمیبردم فقط درد میکشیدم التماس میکردم ولم کنه اما ول کن نبود بعد چند دقیقه انگشتش رو از کونم درآورد سر کیرشو گذاشت دم سوراخم با کلی فشار و زور زدن سرشو کرد تو شروع کردم جیغ کشیدن گریه کردن جوری می سوخت کونم که نتونستم تحمل کنم ولی آرش با نامردی کیرشو توی کونم نگه داشت درنمی آورد وقتی دید جدی دارم درد میکشم کشید بیرون به لاپایی زدن اکتفا کرد آبشو وسط کصم خالی کرد بعد از اون ماجرا من دیگه هیچوقت از خونه بیرون نرفتم تا حد توانم از خانواده و فامیل دوری کردم ببخشید داستانم طولانی شد و میدونم خیلی خوب توضیح ندادم فقط دوست داشتم جایی این حرف هارو که چند ساله توی قلبم نگه داشتم بزنم تا حداقل کمی دلم سبک بشه ممنون که خوندید❤️

نوشته: Zara


👍 10
👎 3
31501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

945949
2023-09-06 00:11:55 +0330 +0330

من تو دوازده سیزده سال گذشته ، یک نویسنده درست ندیدم ، که بتونه داستان سکسی از تجاوز تعریف کنه

همه انگار دارند فرم پزشک قانونی رو‌پر می کنند ،
داستان نویسی اروتیک خیلی فرق می کنه، گزارش نیست ، توصیف صحنه است از چیزی که باعث تحریک خواننده میشه
خواننده به تخم چپشم نیست که طرف از کون دادن دردش گرفته ، بدرک که دردش گرفته

توصیف رو درست و اروتیک بنویس

3 ❤️

945951
2023-09-06 00:18:45 +0330 +0330

عزیزم لازم نیست دیگه گذشته رو مرور کنی بفکر آینده ای خوب باش که درکنارهمسرت با عشق تجربه اش کنی و حتی اگر تهدید هم شدی دیگه تن نده چون اون هیچ غلطی نمیتونه بکنه و اون دوران از زندگیت هم از ذهنت پاک کن بدون شک خوشبخت میشی

3 ❤️

945961
2023-09-06 01:41:08 +0330 +0330

جناب miago یکم معرفت داشته باش طرف اومده از یه تروما حرف میزنه یکی داره به وضوح از PTSD رنج میبره اونم تو یک جامعه‌ی زن ستیز مردسالار، رومون سیاه شرمنده که داستان سوژه جغتون نبود ولی لازم نبود اینطور بتازونید.

خانم شمام یه روانشناس خانم پیدا کن بهش مراجعه کن، شاید خود من هم بارها به ذهنم رسیده بیام اینجا درددل کنم ولی اینجا جاش نیست، راستم میگن شهوانیه، اسمشم روشه اومدن واسه عشق و شهوت، میبینید که از ۱۰۰ تا داستان یکیشم که اروتیک نباشه می بندن به …


945976
2023-09-06 02:47:24 +0330 +0330

بنظر من تو یک روز واقعا باید قوی شی و بزنی کص درست کنی اونیکه بت تجاوز ها کرده و هرگز جا نزنی
روزی ک موفق شدی یاد منم باش🥀😉

1 ❤️

946064
2023-09-06 15:55:45 +0330 +0330

سینه 68جدیده مجلوق کوس ندیده بدبخت

0 ❤️

946066
2023-09-06 16:02:44 +0330 +0330

تجربه تلخی داشتین. درکتون می کنم. اگه دوست داشتین بهم پیام بدید تا با هم صحبت کنیم🌹

1 ❤️

946077
2023-09-06 17:50:03 +0330 +0330

البته سکسی نبود ولی خوب بو عزیزم یعنی آنقدر عقل نداشت با روغن یا تف لیزش کند؟

0 ❤️

946087
2023-09-06 19:45:36 +0330 +0330

واقعا جای تأسف داره ، زیاد هستن همچین افراد حیوان صفت که فقط بفکر خالی کردن غرایز حیوانی خود هستند. شما هم سعی کن با روان‌شناسی مطمئن بگذرونی.
فقط متاسفم که داستان زیاد باب میل جلقی های محترم امسال miago
نبود که بتونه خودش جای متجاوز قرار بده و خیال پردازی کنه جلق بزنه .

2 ❤️

946101
2023-09-06 22:50:28 +0330 +0330

ای بابا چه گویم که ناگفتنش بهتره لعنت به هرچی متجاوزه 😔😔😔😔

1 ❤️

946136
2023-09-07 01:18:25 +0330 +0330

اگه دوست داشتی خصوصی بمن پیام بده
راهنماییت میکنم کجا بری و چکار کنی
نه خانواده ت می‌فهمند نه آبروریزی میشه خیالت راحت
راهکار داره

0 ❤️

946323
2023-09-08 16:54:46 +0330 +0330

😔

0 ❤️

946835
2023-09-11 23:57:24 +0330 +0330

امیدوارم نسلشون منقرض بشه
متأسفیم 🤍

0 ❤️

975330
2024-03-16 16:09:28 +0330 +0330

خصوصی پیام بده تا راهنمایت کنم

0 ❤️

975331
2024-03-16 16:10:17 +0330 +0330

تو سن چهارده احمق بلد نبوده تو رو حال بیاره راحت بکنه هم تو لذت ببری هم خودش

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها




آخرین بازدیدها