خیانت زن شوهردار فامیل

1402/02/30

سلام دوستان من برای بار اول ام ک داستان مینویسم
اسم خودم مستعار ممد
این داستان برای یک سال پیشه
من22سالمه قدم 165 انداز آلتم 14سانت میشه خیلی کلفت هم نیس نرماله
من اهل قم هستم تو شهر شیخ ها به دنیا اومدم یه روز اخر هفته توی خونه نشسته بودم رفیقام گفتن بیا بریم بیرون مشروب بخوریم من چون همیشه خونه یه دونه یک لیتر قایم میکردم تو اتاق خودم یه قلیون چاقیدم خونمون دو طبقه بود مادرم گف برو یه کم خرید شب مهمون داریم گفتم باشه رفتم خرید یه کم مزه گرفتم برای خودم ک شب بشینم مشروب بخورم یه تنباکو دوسیب یه کم ذغال گرفتم رفتم خونه تقریبا ساعت 6بود ک فامیل مادرم ک اسمش سحر هس اومد خونم تنها بود قرار یود با شوهرش بیاد من رو این سحر کراش داشتم خیلی خوشکل و خوش هیکل بود بدنی داشت هرکسی خوشش می اومد یعنی توی یه عروسی رفته بودیم این هم بود بعدش من کنارش تو عروس کشون نشسته بودم زیاد دستمالیش میکردم اون وقت نامزد داشت بعدش عروسی کرد دیگ منم پیگیرش نبودم زیاد گذشت تا اومد خونمون با مادرم اینا غذا درست میکرد من رفتم بالا یه کم مشروب خوردم داداشم غذا اورد برای من بعدش رفت گفت سحر و ابجیم میان بالا قلیون میکشن گفتم باشه من جلوی خانوادم مشروب میخوردم کسی کاری بهم نداشت بعد نیم ساعت دیدم اومدن بالا سحر خیلی ناز شده بود دیدم زیاد شوخی میکنه بهش گفتم مشروب میخوری گفت ن مرسی من بارهستم گفتم پس مبارک دیگ گفتم یه پیک بخور خوبه ها گفت باشه یه پیک خورد منم کنارش نشسته بودم دیدم یواشکی بوس میفرسته داداشم و ابجی کوچیکم اونجا بودن قلیون تموم شد رفتیم منچ بازی کردیم شرطی هر کی باخت باید میرفت بستنی بگیر داداش کوچیکم با ابجی کوچیکم باهم بودن اونا باختن بعد گفتم باهم برید بستنی بگیرید بیاید اونارو فرستادم دنبال نخود سیاه بعد منو سحر تنها شیدیم مست بودم دیگ زیاد خورده بودم اهنگ مهراب گذاشته بودم میگف بریز ساقی سحر گفت شکست عشقی خوردی گفتم با دوست دخترم کات کردم حالم بده میدونست من دخترع رو دوست دارم اومد کنارم گفت اخی قربونت بشم سحر از من دوسه سال بزرگ تر بود تازه عروسی کرده بود خودم تعجب کردم ک گفت قربونت بشم منم مست بودم خمار لب بودم به لباهاش نگاه کردم خندید لپ منو بوسید گفتم مست شده لابد 😂
بعدش گفتم قلیون میکشی گقت اره ذغال گذاشتم دیدم بستنی رو اوردن خوردیم ساعت 11شده بود دیگ قلیونم اماده بود گفتم یه فلیم ترسناک میزاریم 4نفری میبینیم گفتن باشه لامپ رو خاموش کردیم فیلم خابگاه دختران رو گذاشتیم دیدیم بعدش یه صحنه ترسناک اومد دیدم سحر ترسیده من گفتم نترس دستم رو به بهونه این ک کنارش هستم گذاشتم رو شکمش گفتم ببینم چی میگ دیدم خودش دستش رو گذاشت رو دست من اروم نوازش میکرد کنم کیرم راست شده بود بد جور خیلی وقت بود خالی نکرده بودم خودمو گفتم امشب یه کص خوب میکنم اگ یشه بعد فیلم تقریبا ساعت 2شده بود دیگ یه کم چرت و پرت گفتیم من گفتم بالا میخابم شما ها برید پایین ک ابجیم و داداشم کفتن مام اینجایم میخابیم سحر هم گفت اره بالا خوبه پایین بابات هس خجالت میکشم راحت نیستم منم به ننم کفتم اینجا راحت همینجا تشک رو ینداز اتاق خوبی دارم برای 6نفربخابیم جا هس بعدش ابجیم با سحر خابید داداشم کوچیک گفت من پیش سحر میخابم ک سحر گفت ن تو اذیت میکنی وقتی میخابی هادی میخابه منم گفتم باشه خوشحال شدم لامپ رو خاموش کردم گفتک بخابیم یه نیم ساعت با گوشی ور رفتم دیدم صدای خورو پوف داداشم میاد خابش سنگینه اخر زمان هم بشه بیدار نمیشه انق بد میخابه بعد ابجیم ک خابید بود سحرم ک پشت به من بود منم دست انداختم پهلوش دیدم تکون خورد کونش رو اورد سمت من چسبوند به کیرم منم خودمو چسبوندم فشار دادم دیدم برگشت گفت نخابیدی گفتم نه چشم تو چشم بودیم فاصلمون خیلی کم بود یهوی لب منو بوسید منم لباشو بوسیدم گفتم چق خوش مزه اس خوش بحال شوهرت گفت امشب مال توعه گفتم میشه بازم بوس کنم گفت اره رفتم جلو لباش رو خوردم دستم رو شکمش بود دست منو گذاشت روی سینه اش گفت اینا رو فشار بده منم هم لب میگرفتم ازش هم سینه هاشو می مالوندم سینه هاش سایز 75بود دیدم ریتم نفس هاش عوض شده بیشتر مالوندم سینه هارو گفتم شیر میخام گفت باشه باورم نمیشد انقدر زود قبول کنه
دیدمم تیشرتش رو داد بالا سینه هارو از زیر سوتین داد بیرون گف یواش خیلی اروم حرف میزدیم میدونستم داداشم اینا خابن بیدار نمیشه همینحوری مث وحشی ها میخوردم گاز میگرفتم یه دستش رو گرفتم گذاشتم رو کیرم دیدم خوشش اومد گف جونم دست کرد تو شورتم کیرم رو گرفت باهاش ور میرفت منم دستم رو بردم زیر دامنش یه شلوار خوونه گی گشاد پوشیده بود شرتش خیس شده بود دستم زو رسوندم به کسش دیدم خیس شده اروم لباشو میخورم کسش رو می مالوندم گفتم شلوارتو یواش در بیاربخورم برات گفت ن ترسیده ک داداشم اینا بیدار نشن گفتم باشه یه کم مالوندم دیدم پشتش رو کرد به من به پهلو خابید گفت صب کن گفتم اوکی دیدم دامن رو داد بالا شلوارو و شورتش رو داده پایید تا زانو بعد کونش زو چسبودن به کیرم منم شلوارم رو تا زانو دادم پایین پاشو گرفت بالا کیرم رو میزون کردم رو کسش دیدم با دستش کیرم رو گرفت گفت اینجا ن کاندوم نداریم خطر داره گفتم اوکی گذاشت رو سوراخ کونش با تف خیسش کرد گف یواش منم کیرم مث بقیه بزرگ. نیس بگم 20سانت نه گفتم 14سانت یواش فشار دادم رفت تو خیلی راحت کونش خیلی بزرگ بود تو تاریکی سکس میکردیم با استرس کسی بیدار نشه یواش تلمبه میزدم سینه هاش رو میگرفتم دیدم دست منو گرفت گزاشت رو کسش منم با براش می مالوندم خودش عقب جلو میکرد بعد 5 عقب جلو گفتم داره ابم میاد چیکار کنم گف بریز توش گفتم باشه ولی میخام لباتو بخورم همزمان بریزم یه کم مکث. کردم گف اومد گفتم نه باز شروع کردم به یه دق نرسید ابم ریخت توش گفت چق زیاده گفتم خیلی وفت سکس نداشتم ممنونم ارزو داشتم باهات سکس کنم اونم گف منم همینطور فق قول بده کسی نفهمه گفتم باشه کیرم رو نگ داشتم داخلش تا کوچیک بشه بعد چند دق گف من میرم دستشویی گفتم اوکی رفت دستشویی اومدد یه بوس کرد منو گفت چطور بود گفتم عالی خیلی خوب باورم نمیشه من خابم یا بیدار از لبام گاز گرفت گف بیداری عزیزمم خیلی خوب بود باورم نمیشد سکس. کنم باهاش بعدش خابید منم با پهلوش بازی میکردم موهاش رو نوازش میکردم بعد چند دق باز گف بخاب دیگ خسته شدی گفتم اره فردا میرم سرکار کاشی کاری کار میکنم سنگین کارش یه کم گفت افرین به تو دیدم پشتش رو به طرف من کرد باز منم همینجوری با موهاش بازی میکردم دیدم کیرم داره راست میشه چسبیدم بهش یه کم عقب جلو کردم کف سیر نشدی بچه گفتم نه گفتم شوهرت مگ سیر میشه با یک بار گف اره اون سنش بالاس هفته ای یک بار اونم به زور سکس میکنیم گفتم کیرش چقدر گف اندازع تو فق یه کم کلفت تره بعدش همینجوری باز مالوندم گفتم میشه یک بار دیک سکس کنیم کفتش بسه گقتم خاهش میکنم خودمو زدم به مظلومی گف باشه فق اخریش باشه دیگ نگی بازم میخام اوکی رو دادم گف بریم تو اون اتاق دیگ گفتم باشه لامپ اون اتاق رو روشن کزدم یواش راه رفتیم ک صدا پایین نره بعد دیدم حالت داگی شده گفت بیا اینجوری بکن منم شلوار رو تا زانو دادم پایین رفتم یه بوس از کونش کردم کیرم رو مالیدم به کصش چ کصی بود چه کون قشنکی داشت لامپ روشن بود من تعجب کردم از این زیبای دیدم چقدر این صحنه زیباس بعد فشار دادم رفت تو. کونش دیدم یواش ناله میکنه منم فق به فکر ارضا شدن خودم بودم تلبمه میزدم میگف یواش گفتم نترس خابن بیدار نمیشن دست میزدم به کصش خوشش اومده میگفت بمال تا منم ارضا بشم همینحوری می مالیدم قربون صدقه ام میرفت میگفت تو شوهر منی از این به بعد من فقط به تو میدم دوس دارم روزی ده بار منو بکنی قربون کیرت بشم بهش گفتم داره ابم میاد بریزم تو کصت ک بچه دار بشی ازمن گفت عشقم تو بریز عقب جلو نمیشه من حامله ام الان چند ماه میشه گفتم شوخی کردم گفتم بخاب منم بخابم روت خابید منم خابیدم روش باز ازتلمبه زدم ابم رو ریختم تو کونش یه اهی کشیدم گفتم چقدر تو خوبی عشقمم چی میشد برای من می بودی تا اخر گف هستم هر وقت اومدم قم میام خونه شما تاتو بهم برسی گفتم بیا حتما گفتش نمیخای پا بشی از روی من گفتم اب زو چیکار میکنی شک میکنن بری دستشوی بار گف عیب ندار میریزم رو شورتم همینحوری میخابم تا صب بعدش میرم به مامانت میگم پریود شدم میرم حموم گفتم باشه بوسش کردم گفت دیگ نزدیک نشو باز کیرت بلند میشه میگی میخای گفتم ن دیگ نمیخام یه کم ازش تشکر کردم خابیدیم منم ساعت 7بیدار شدم به رفیقم زنک زدم گفتم نمیریم سرکار گفت یه یک ساعت دیگ میام باید برم تا پردیسان یه چندتا وسایل هست بیارم خونش طرف میدون امام بود گفتم باشه اومدی بزنگ منم میخابم تا بیای خابیدم دیدم ننه ام بیدار میکن میگ پاشو دوستت اومده میگ بریم سرکار منم سریع پاشدم رفتم یه بوس از سحر گرفتم فک کردم شب می مونه هستش رفتم سرکار تا شب کار کردم اومدم دیدم نیست از ننه ام پرسیدم کجاس گف رفته خونشون شهریار کار داشت اومده اینجا یک شب پس رفته تو دلم گفتم ریدم تو این شانس بدون خدافظی رفت ❤
خیلی ممنون ک خوندید یک خاطره به یادماندنی من بودم بازم اگر خوشتتون اومد بقیع سکس های ک کردم باهاش رو بهتون میگم
عشق خودمی ❤ ببخشید اگ اشتباه تایپی داشتم بار اول بود داستان نوشتم

نوشته: ممد خوشکله


👍 7
👎 25
110201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

928868
2023-05-20 01:51:44 +0330 +0330

این نصف و نیمه نوشتن کلماتت تو ذوق میزد. درست بنویس . گشادی هم حدی داره

2 ❤️

928872
2023-05-20 02:00:28 +0330 +0330

مشنگ زن حامله که دیگه نیاز به کاندوم نداره، زن حامله که پریود نمیشه

7 ❤️

928882
2023-05-20 02:15:54 +0330 +0330

چن شب پیش یکی عین همین داستو نوشته بود بدون الکل و در لوکیشن کشور دوست و همسایه افغانستان بابا یه موضوع جدید پیدا کن وجدانن تا کی اسپیناف داستان این و اون

0 ❤️

928886
2023-05-20 02:37:38 +0330 +0330

بی ناموس حامله بوده بدون کاندوم چه خطری داشته اوسگل جقی کمتر جق بزن مغزت زنگ زده

1 ❤️

928890
2023-05-20 03:08:22 +0330 +0330

من که میگم داستان رو با اون همه غلط املایی و تکراری بودن بیخیال ، اسم نویسنده رو بچسپ (ممد خوشکله)!!!به جان خودم و خودت من تا حالا با این اسم هیچ بکنی ندیدم و هرچی خوشکله و جون داره آخر اسمشون (زن و مرد هم نداره)از دم بده بودن نه بکن😂😂😂😂

0 ❤️

928893
2023-05-20 03:28:14 +0330 +0330

ممد خوشکله ، داستانت بدی نبود فقط یه اشکالی که وجود داره اینه که اکثرا فقط تایپ میکنن و سریع ارسال میکنن
بابا یه زمان کوچولو بزارید اول خودتون بک بار داستانتون رو بخونید ببینید چی نوشتید
با یک بار خوندن هم غلطها تصحیح میشه و هم داستان زیبا تر و قابل خوندن تر میشه
به هر حال ممنون

0 ❤️

928894
2023-05-20 03:39:55 +0330 +0330

شوهرش زن باردارشو تنها فرستاد خونه شما ک تو بکنی اوکی باور پذیر بود فقط اگه دم‌دستم بودی چنان میکردمت خون کف بالا بیاری

1 ❤️

928921
2023-05-20 09:00:16 +0330 +0330

اره کصخل زن حامله به مامانت میگه پریود شدم

0 ❤️

928931
2023-05-20 10:38:05 +0330 +0330

آخه مردک ملجوق، زن حامله چجوری دمر خوابیده تو هم افتاافتادی روش؟

0 ❤️

928932
2023-05-20 12:15:41 +0330 +0330

اول که ممد بودی چطور قبل خواب هادی شدی 🤔
بعدشم زن حامله پریود شده ؟
بعد زن حامله رو بعد داگ استایل خوابوندی خودتم خوابیدی روش ؟؟
کسمغز اگه حامله هم بوده با این پوزیشن حتما بچش سقط شده دیگه !!
توهمی یه دور بخون قبل ارسال که اینجوری مورد عنایت بچه ها قرار نگیری

0 ❤️

928942
2023-05-20 14:20:22 +0330 +0330

پلشت کص ندیده زن حامله چجوری پریود شده

0 ❤️

928946
2023-05-20 15:13:44 +0330 +0330

زن حامله اخه عرق میتونه بخوره؟

0 ❤️

928964
2023-05-20 20:15:41 +0330 +0330

همه گفتن ایراد داستانو منم میگم زن حامله هیچوقت داگی نمیشه که سکس کنه،

0 ❤️

928987
2023-05-21 01:12:40 +0330 +0330

اشتباه تایپی بخوره تو سرت
نگارمعلم املاء دوره دبستانتو گائیدمش و جمله بندیت خیلی کیریه

0 ❤️

928988
2023-05-21 01:14:36 +0330 +0330

نظر اولم قاطی پاتی شد
کاری ب غلط املاییت ندارم ، نگارش و جمله بندیت خیلی کیریه
معلم املاء دوره ابتدائیت رو گائیدم

0 ❤️

929061
2023-05-21 08:41:01 +0330 +0330

کس کش دیوث بچه کوچیک خر و پف میکنه، پوفیوز

0 ❤️

929095
2023-05-21 13:10:54 +0330 +0330

کوووونیه جقی
خیالاتی شدی داداش خواب دیدی
کمتر بزن کور میشی
کووووونی

0 ❤️

929151
2023-05-21 21:20:41 +0330 +0330

بعضی وقتها با دیدن امثال تو ابنه ای،میفتم توی فکر حکمت خدا چرا کیر رو لا پای تو گذاشته

0 ❤️

929188
2023-05-22 01:06:25 +0330 +0330

کسمغز من همیشه یک لیتر مشروب برا خودم قایم میکنم
بعد خانوادم مشکلی ندارن با مشروب خوردنم
عرق نخور کسخل
کور شدی جغی

1 ❤️

950697
2023-10-02 02:16:11 +0330 +0330

داداش فیلم سوپر زیاد نگاه میکنی اومد گفت امشب تو بیا بکنو اصلا شوهرش نگفتی کجاستو نکنه پایین تری سام زدن

0 ❤️




آخرین بازدیدها