سلام اسمم پویا هست
من از ۱۴ سالگی کونی بودم با دوستم دوطرفه میکردیم چند مدتی بود بفکر این بودم محرم کربلا برم هر کسی ک میخواست بره بهش میگفتم منم ببرین زیاد محل نمیذاشتن بهم تو دلم گفتم خودم تنها برم ۲۲سال داشتم پاسپورت نداشتم محرم گفتن نمیتونی
بری ولی ۴۰ ام میتونی بری با کارت ملی خلاص بگم ۵ روز مونده بود به ۴۰ ام رفتم خودم تنها رفتم مرز و با همه ایرانی که رد میشدن منم رد شدم پیاده رفتم نذری میدان کلی میخوردم شب شد دیدم همه جای پیدا میکنن میرن میخوابن منم اونجوری کردم دوتا جون بودن نمیدونستم که چی میگن ولی دیدم چندتا ایرانی هم میرن گفتم خونه هست گفتن اره منم رفتم رفتیم داخل اتاق اتاق بود چون کوچیک بود چند نفری میخوابیدن من موندم تنها دستمو پسر عراقیه گرفت برد یه اتاق خالی نشونم داد منم رفتم داخل دراز کشیدم گفتم لابد بازم ایرانی میارن شلوار لی تنگ میپوشیدم دیدم خیلی گرمه خواستم در بیارم در نیاوردم گفتم همین جوری بخوابم خوابم برده بود که خیلی هم خسته بودم دیدم یکی دستشو به کونم میماله برگشتم دیدم اون عراقیه زبونشو نمیدونستم هر کاری کردم ولم نکرد فریاد زدم چاقو نشونم داد خدایش خیلی ترسیده بودم گفتم سرمو میبره شلوارمو گفت دربیارم بحرفش گوش ندادم خودش شلوارمو از پام در اورد شورتمم دراورد کلا لباسمو در اورد خودشم لخت شد خیلی کیر بزرگی داشت دیگه معلوم بود که میخواست بکنه منو چرخوند رو سینه نشست رو باسنم تف کرد رو باسنم با دستش برد طرف کونم کیرشو گذاشت سوراخم فشار داد رفت تو کنم تلمبه زد کیرش بالای ۲۰ سانت بود کلفت نیم ساعت منو کرد خالی شد رو باسنم لباسشو پوشید لباسای منم برداشت رفتنی درو قفل کرد از استرس میمردم لخت بود نزدیکای صبح بود اومد بازم دیدم دوستشم اورده اومدن تو چجوری گفتم دستشویی دارم منو برد دستشوی آبش تو کونم بود خالی کردم بازم منو اورد اتاق دیدم دوستش لخت لخته خودشم لخت شد دولا کرد منو بازم کرد تو کونم کیرشو دوستشم اومد جلوم مو هامو گرفت محکم لبمو چسبون به کیرش منم چاره نداشتم دهنمو باز کردم گذاشت دهنم کیرشو . کیر سیاه بزرگ هم کونمو میکرد محکم دوستشم کیرش دهنم بود جاشونو عوض کردن این رفت بکنه اون اومد که ساک بزنم خودمم خیلی حال میکردم هوا هم گرم بود آب بودم کمی بعد رو کمر خوابوند منو پاهامو داد رو سینم کرد بازم بازم یکی کیرشو اورد گذاشت دهنم کمی خورده بودم که تا گلوم برد تو کیرشو دیدم خالی شد توگلوم همشو قورت دادم اون یکی هم کرد اومد خالی شد دهنم ۳ روز منو نگه داشتن اونجا تا ۵ نفر کونمو کردن رو آخر بود ۵ نفره کردن منو انقد بدنم درد میکرد نمیتونستم کاری کنم بعد ۳ روز لباسمو داد پوشیدم بردن بیرون ولم کردن دیگه نا نداشتم پیاده برم برگشتم به طرف ایران اومدم خونه داستانم واقعی هست و هیج دروغی نگفتم کربلای شدنم ۳ روز کونمو کردن

نوشته: پویا