پدر دختری داغ داغ

1402/07/15

سلام من سارام و ۲۲ سالمه چند سالی میشه شدیدا به سکس با پدرم تمایل دارم کلا با مردای سن بالا دوست دارم اما پدر دختری روانیم میکنه حتی پیش سکس تراپیست هم رفتم سعی کرد درمانم کنه ولی فایده نداشت برای همین نمیدونم باور میکنید یا نه فحش میدید یا نه ولی واقعا دست خودم نیست اونا که دوست ندارن نخونن دیگه.
من حدود ۱۰-۱۲ سالم بود که بصورت کلی میدونستم سکس چیه اما تصوری ازش نداشتم مخصوصا از الت اقایون. برای پسربچه ها رو دیده بودم اما هیچ تصوری نداشتم که وقتی بزرگ میشن التشون چه شکلی میشه.
اولین بار تو ۱۰-۱۲ سالگی بابام از حموم اومده بود حوله تن پوش تنش بود با مامانم شوخی و بگو بخند میکردن حواسشونم به من نبود که یهو مامانم زد به کونش و اونم بی هوا بود کمرشو داد داخل و کیرش پرید بیرون کامل پیدا شد البته سریع خودشو جمع کرد اصلا هم حواسش نبود که من دیدم. منم خیلی تعجب زیادی کردم که چقدررر بزرگ میشه بعدا با اینکه خوابشو دیده بودم. بعد یه مدت کلا فراموشم شد تا اینکه به ۱۸-۱۹ سالگی رسیدم و شدیدا عاشق سکس پدر دختری بودم همش از این پورنا می دیدم و هیچ جوره نمیشد فکر کیر بابامو از سرم بیرون کنم هنوزم همینم.
ما خانواده خیلی خیلی خیلی خیلی مذهبی هستیم و پدرم از صدتا آخوند مذهبی تره حتی نگاهم بهم نمیکرد ولی من نمیتونستم بیخیال شم.
حتی تو خونه ما پوشیدن تاپ و لباسای باز ممنوع بود با اینکه برادری نداشتم و کلا تک فرزند بودم. خلاصه چند سال حسرت کیر بابامو داشتم تا اینکه…
پدرم یه مدت شیفت کاریش عوض شده بود و صبحا خونه بود ظهرا میرفت سرکار و منم سرکار بودم مادرمم سرکار بود اما اون روز کارم سبک بود حدودای ۹-۱۰ صبح اومدم خونه دیدم بابام خوابه و تو خواب کیرش شق شده. اینم بگم چند وقتی بود مامانم یه مشکلی داشت و برا همین سکس نداشتن.
من به روم نیاوردم ولی از رفت و آمدم بابام بیدار شد حال احوال کردیم و من رفتم دوش بگیرم و کصم تو حموم خیلی به خارش افتاده بود همش فکر کیر بابام بودم دوباره. یه بار تو حموم جق زدم ولی بعدش همچنان کصم خیس و داغ بود خلاصه اومدم بیرون.
بابام صبحونه آماده کرده بود منم نشستم باهاش صبحونه خوردن سر صبحونه هی تکون میخوردم از قصد سوتین نبسته بودم ممه هام و نوکش کامل معلوم بود بابامم هی سعی داشت نگاه کنه ولی چیزی نمیگفت. من اندامم خیلی خیلی پره و کون و کص و رونم شدیدا گوشتیه ممه هامم سایز ۸۰.
خلاصه بعد صبحونه بابام گفت من هنوز خوابم میاد میرم چرت بزنم رفت خوابید رو تخت دو نفرشون منم ی کم نشستم سر گوشی بعد اومدم بخوابم که باز کرمم گرفت رفتم رو تخت بابام اینا اون طرف بابام خوابیدم.
میدونستم بابام رو کون و ممه خیلی حشریه چون بارها دیده بودم کون و ممه مامانمو یواشکی هی دست میزنه میخندن.
به پهلو خوابیدم کونمو شدیدا قمبل کردم سمت بابا ک اونم صاف رو کمر خوابیده بود و خواب بود. خواب بابام سنگینه منم یواشکی داشتم با نوک ممه هام از رو لباس ور میرفتم و حال میکردم. نتونستم خودمو جمع کنم برگشتم از رو شلوار بابام که نخی بود دست کشیدم به کیرش ولی بیدارنشد منم اروم اروم حرکاتمو ادامه دادم حس کردم داره بزرگ میشه. یواشکی کش شلوارشو آروم کشیدم عقب کیرشو دیدم هوش از سرم رفت. من خیلی حشریم انقدر که حتی کیر مردا رو تو خیابون از رو شلوار میبینم دلم میخواد بهشون بدم.
اروم اومدم کنار بابامم بیدارنشد مجدد با فکر کیرش کصمو اروم اروم میمالیدم پشتمم به بابام بود کونم بهش بود.
یهو یه آه بلند کشیدم بابام بیدار شد گفت چی شده خوبی فلان چرا اینجا خوابیدی منم پیچوندم گفتم خوابم میاد بابا بذار بخوابم تخت شما نرم تره.
اونم چیزی نگفت رفت باز بخوابه که انگار دید من دستم یواشکی تو شورتمه و دارم کصمو میمالم.
اول چیزی نگفت ی کم گذشت گفت معلومه چیکار میکنی تو پاشو برو تو اتاقت گفتم خوابیدم کاری نکردم. گفت مگه من خرم منم دستمو در اوردم چرخیدم سمت بابام ب روم نیاوردم ولی کص گوشتیم چون شورت نپوشیده بودم از رو شلوار معلوم بود. گفت جلو شلوارت چرا خیسه گفتم کو گفت جلوت
لبه اش رو کشیدم کنار توشو نگاه کردم خندیدم گفتم عیب نداره دخترا گاهی اینطور میشن. نوک ممه هام سفت شده بود و از رو لباس پیدا بود. من چون با بابام صمیمی بودم مثل همیشه بغلش کردم پامو انداختم رو شکمش گفتم بابا بذار بگیرم بخوابم گفت برو اونور ببینم به من نچسب تو گوشش گفتم بابا تورو خدا… گفت چی توروخدا برو اونور من باباتم مامانت که نیستم انقد به من نچسب. باز چسبیدم و گفتم نه بابا نمیرم. یه کم نگام کرد ممه هام افتاده بود روش گفت پدرسگ تو به خودم رفتی (منظورش حشریتم بود)
گفتم بابا ینی چی گفت خودت خوب میدونی حالا چرا سوتین نبستی دستشو گرفتم بردم زیر لباسم گذاشتم رو ممه هام گفتم که دستت راحت برسه گفت مامانت بفهمه تیکه پارمون میکنه گفتم نمیفهمه عمرا.
بابام شروع کرد ممه هامو محکم مالیدن منم از ته دل ناله میکردم یهو لباسمو براش کامل زدم بالا دوتا ممه سفید ۸۰ افتاد جلوش افتاد روم مث وحشیا مک میزد و گاز میگرفت درد شدیدی داشت ولی از لذت رو ابرا بودم یهو دست کردم کیرشو گرفتم مالیدم تو دستم گفت خاک تو سرت چیکار میکنی گفتم بابا توروخدا شل کن دیگه محکمتر کیرشو مالیدم گفت مادرتو گاییدم بدنت از مامانت بهتره باز مثل وحشیا افتاد بجون ممه هام مث چی کبودم کرد منم کیرشو محکم مالوندم یهو گفت بس کن توله سگ داری پدرمو در میاری.
ولی توجه نکردم سرمو بردم پایین کیرشو دراوردم مثل گشنه ها مثل جنده های حرفه ای سرشو مک زدم نفس نفس زدنای بابام بلند شد منم مثل گشنه ها ساک میزدم اخ و اوخش در اومد گف پدرسگ الان ابمو میاری اینجوری گفتم بذار بیاد وسط همین حرفا یهو سرمو ب خودش فشار داد ابش پاشید تو حلقم بعد من عوق زدم گفت بیا همینو میخواستی بچه گفتم آره ولی به همین راضی نیستم. گفت خجالت بکش تو دختری و از این حرفا زد.
منم توجه نکردم اون خوابیده بود رو تخت من وایسادم پایین تخت جلوش یهو شورت شلوارمو دراوردم کس تپل و گنده ام جلوش افتاد بیرون نتونست خودشو کنترل کنه دست برد کصمو مالید منم مث جنده ها ناله کردم هی گفت هیس اروم. منو باز برد رو تخت افتاد به جون ممه هام همزمان کصمو محکمممم و بی رحمانه میمالوند و ممه هامو گاز میگرفت میخورد کبود میکرد.
انقد محکم کصمو میمالید داشتم روانی میشدم زیرش هی جیغ های کوتاه میزدم اون ول نمیکرد مث وحشیا ب جون ممه هام افتاده بود.
دوباره دست بردم کیرشو گرفتم مالیدم شق شد مالیدمش به رونام بابام باز اخش دراومد گفت پدرسگ چه کس و کونی داری تو با اون کونت که هرکاری میکنی تو چشمه. گفتم بابا تا کیرتو نکنی توم ول نمیکنم باز فحشم داد از پشت بغلم کرد کیرشو گذاشت لای رونای تپلم عقب جلو میکرد ممه هامو محکم میچلوند گفت باید کون بدی منم از قبل با کونم زیاد ور رفته بودم و خیار کرده بودم توش یه کم تف زدم انگشت کردم کونمو باز کردم کیرشو فشار داد تو کونم از دردش مررردم ولی دوست داااشتم
خلاصه یه کم نگه داشت بعد آروم شروع کرد تلمبه زدن من همش ناله میکردم هی میگفتم بکن تو کصم میگفت نمیشه تو دختری من باباتم و از این حرفا. یهو کیرش از کونم دراومد من گرفتم مالیدم لای سوراخ کصم ولی نکردم توش ولی هی مالیدم لای سوراخم. ناله جفتمون رفت هوا اون ارضا شد پاشید لای رونام منم کصمو مالیدم همون موقع ارضا شدم ولو شدیم رو تخت.

نوشته: حشری خانوم


👍 54
👎 21
160101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

951686
2023-10-07 23:46:15 +0330 +0330

فکر‌کنم داستان یکی از همون پورن ها رو تجسم کردی و تخیلاتت و بخورد ما دادی ، تو خوبی

6 ❤️

951712
2023-10-08 01:33:41 +0330 +0330

عجب جنده ای

در حیرتم

پدرتو هم گاییدم

2 ❤️

951714
2023-10-08 01:38:48 +0330 +0330

منم چنبار دخترم با شورت بغلم خابیده بغلش کردم چسبوندم به کونس. چنبارم گذاشتم لای روناش


951730
2023-10-08 02:34:07 +0330 +0330

عالی بود لذت بردم 😘

2 ❤️

951750
2023-10-08 06:18:00 +0330 +0330

مرتیکه چون خودت خری فکر کردی همه مثل خودت هستن

1 ❤️

951760
2023-10-08 08:07:45 +0330 +0330

واقعا عالی
حس معرکه ایه

2 ❤️

951778
2023-10-08 09:20:11 +0330 +0330

پسر جون جق بیشتر بزن این افکار از سرت بپره

1 ❤️

951790
2023-10-08 10:35:54 +0330 +0330

یجا گفتی شرت پات نبود،جای دیگه میگی شرتمو در آورد
من نمیفهمم اینکه فانتزیای تخمیتونو اینجا تعریف میکنید و ادعا میکنید واقعیه چه دلیلی داره

4 ❤️

951802
2023-10-08 13:22:38 +0330 +0330

همونجا که گفتی از صدتا شیخ بدتره تا تهشو فهمیدم

0 ❤️

951814
2023-10-08 16:00:49 +0330 +0330

بابا کم خالی ببندید لطفاً
این مزخرفات چیه

0 ❤️

951827
2023-10-08 19:31:04 +0330 +0330

تاحالا اموزش سکس با مادرو خودهرو به پسرا یاد میدادید حالا دارید سکس مدرو دختر اموزش میدید

2 ❤️

951834
2023-10-08 21:50:47 +0330 +0330

خیالیش بالا بود سگ حشری

0 ❤️

951836
2023-10-08 22:11:56 +0330 +0330

هر چی مذهبی تر حشری تر و ندید بدید تر.
کل منظور از این داستان این بود؟؟؟

0 ❤️

951852
2023-10-08 23:46:02 +0330 +0330

پاشو کاسه کوزتوجمع کن پسرجان ،ازاین کسشعرهاتوکت این بچه ها نمیره ،دستتوبزارروکونت،یعنی درکونتوبگیر … کسخول…هرررری …

0 ❤️

951859
2023-10-08 23:55:57 +0330 +0330

بعد بابات رفت نماز خوند

1 ❤️

951982
2023-10-09 15:32:44 +0330 +0330

قشنگ بود
ولی جزییات و تعليق بیشتر بهتره

1 ❤️

952007
2023-10-09 22:20:29 +0330 +0330
0 ❤️

952672
2023-10-14 19:06:24 +0330 +0330

offffff divane konande bood. sex haye baadi ba pedaret ro hm benevis.

1 ❤️

952835
2023-10-15 20:13:27 +0330 +0330

قشنگ معلومه پسری

0 ❤️

953465
2023-10-19 19:34:59 +0330 +0330

👍

0 ❤️




آخرین بازدیدها