من از کسی که زندانیم کرد حامله شدم

1402/07/16

چشامو بزور باز میکنم و گنگ به اطراف نگاه میکنم نفسم رو دردمند بیرون میدم و سعی میکنم رو جفت پاهام بایستم لنگان لنگان به طرف پنجره حرکت میکنم و از لای درز تخته چوب هایی که پنجره هارو محفوظ کردن به بیرون نگاه میکنم،تاریکی محیط بیرون خبر از شب بودنو بهم میده دقیقا چند وقت که اینجام یه ماه دوماه سه ماه یا شایدم بیشتر از شیش ماه فقط میدونم اونقدری اینجا بودم که اون هیولا منو حامله کنه و شکمم بالا بیاد نگاهی به لباس بلند و کثیفم کردم خیلی وقته لباسمو عوض نکردم چرک شده و قطره های اسپرم روش خشک شده نچ نچی زیر لب کردم و به سمت حموم حرکت کردم.

با ی حرکت لباسو از تنم دراووردم و گوشه ای پرت کردم شورت و سوتینی هم نداشتم که بخوام درشون بیارم تو ایینه به خودم نگاه کردم شکمم بزرگتر از هفته قبل شده فک کنم شیش ماه که سحله بیش از نه ماه که اینجام این شکم هشت ماه بهش میخوره،حتی دیگه شمردن روزا هم قطع کردم و تعداد روزایی که اینجا بودم از دستم در رفته بیچاره خانوادم،یعنی چی راجبم فکر میکنن دلم نمیخواد فک کنن فرار کردم یا با خواست خودم ترکشون کردم کاش اون موقع ها بهشون میگفتم تو دانشگاه مزاحمم میشه چه میدونستم،ادم با شخصیت و سطح بالایی بود یه پسر جذاب با ظاهر و صدای گیرا بهم پیشنهاد دوستی داد و رد کردم قرار نبود این بلاهارو سرم بیاره با خودم گفتم ناراحت میشه و بعدش میره سراغ یکی بهتر از خودم نه اینکه منو بدزده و وسط کوه و جنگل تو ی کلبه نسبتا بزرگ زندانیم کنه و هر شب با تجاوزاش شکممو از یه بچه پر کنه.

یادمه وقتی نتیجه هر سه تا بیبی چک درست در اومده بود داشت از خوشحالی بال در میاورد و منو بابت زجه هام مورد محاکمه و سرزنش قرار میداد یعنی چطور قرار این بچه رو بزرگ کنم یعنی قرار تا آخر عمر اینجا با من زندانیش کنه یا میزاره بچم ازاد باشه؟اون اوایل هیچ علاقه ای به این بچه ی حاصل تجاوز نداشتم ولی رفته رفته عاشقش شدم و اون شد همه کسم کم‌کم دارم به ی اسم هم براش فکر میکنم پسر یا دخترش فرقی نداره اسمشو رها میزارم.

سینه هام بزرگ نوکشون دردناک و متورم شده جوری که با کوچکترین فشاری با قدرت ازشون شیر میپاشه و بردیا با ولع موقع سکس سینه هامو تو دهنش میچلونه و مک میزنه و گاهی اوقات سر کیرشو با شیر سینه هام نم دار میکنه و همون کیرو تو کصم فرو میکنه،شکمم برامده و کصم پر مو و تپل شده این اواخر بردیا هر شب بهم تجاوز یا به قول خودش سکس خشن میکنه،بهانشم همش اینه که بدن ی زن حامله با شکم بزرگ و سینه های گنده پر از شیر جذاب تره وارد حموم میشم و با تیغ کصمو برق میندازم و سر و بدنمو میشورم حتی نمیتونم به سینه هام دست بزنم همش ازشون شیر میاد و این اعصاب خورد کنه گذشته از اون چرا نوکشون اینقدر بزرگ و غیر عادی شده چیزی که برای مردا هوس برانگیزه بنظر من واقعا چندش و عجیب به زور خم میشم تا لباسای تمیز مو بپوشم و با خروجم از حموم صدای بردیا رو از طبقه پایین میشنوم

_مامان کوچولو بیا پایین برات خوراکی خریدم.

اب دهنمو قورت میدم لعنتی کی برگشته با اکراه به سمت پایین حرکت میکنم و از پله ها پایین میرم و میبینم که داره چوبارو میندازه تو شومینه تا آتش شعله ور تر بشه،به سمت میز حرکت میکنم و پلاستیکارو خالی میکنم یه عالمه ترشک و چیزای ترش واسم خریده،ازش تشکر میکنم و وسایلو سر جاهاشون میزارم که ناگهان پشتم ظاهر میشه و سرشو تو موهام فرو میکنه

_هوممممممم رفتی حموم،خیلی بوی خوبی میدی دارم تحریک میشم.

+تو با نگاه کردن به درز دیوارم تحریک میشی وگرنه منو نمیدزدیدی مرتیکه متجاوز.

در حالی که خودشو از پایین بهم میمالید کیرشو از شلوارش درآورد و سینه سمت چپمو از تو پیرهنم بیرون آورد و تو دستش گرفت و محکم فشار داد که باعث شد شیر با قدرت بپاشه اینور و اونور

+ایی اه

_مگه قرار نشد دیگه راجبش حرف نزنیم بیبی ها.

در حالی که نوک سینمو لای دوتا انگشتش فشار میداد و کیرشو به چاک کونم میمالید دستشو اورد جلو و از تو شرتم رد کرد و به کصم رسوند

_جوووون چه کص تپل و صافی جون میده تا میتونم لیسش بزنم.

+ا اه اه ناح اشغ اشغال بس کن کل اشپزخونه شد شیر سینم.

ناگهان ازم جداشد و با ی حرکت منو بغل کرد و به سمت اتاق خواب تو طبقه بالا برد

_وای نگار میخوام تا خود صبح تو رو با این شکم حامله و سینه های خوشگله شیرده بکنم مامان گاوه خودم.

تقلایی برای رهایی انجام ندادم از وقتی اومدم اینجا شدم عروسک جنسیش که تو هر شرایطی فقط منو میگایید نصف شب اول صبح تو حموم تو اشپزخونه هر جایی اروم گذاشتم رو تخت و لباسامو از تنم دراوورد،طبق معمول شرت و سوتین تنم نبود و سینه هام بخاطر ترشحات شیری سینم خیس و نمدار بود روم خیمه زد و شروع کرد با ولع سینه هامو به صورتش مالیدن و لیس زدن و مکیدن نوک سینه هام کیرشم از طرفی همش‌ میمالید وسط پام و پیش ابش کل کصمو خیس کرده بود حسابی تحریک شده بودم واون خودش اینو خوب میدونست چون همیشه همینطور بود اونقدر منو تحریک میکرد که اخرش بهش التماس کنم بکندش تو کصم،کیرشو اوورد بالا و کرد لای سینه هام و شروع کرد به لا سینه ای گرفتن از سینه هام و بهم گفت منم کلاهکشو براش بخورم طولی نکشید که ی دور اینجوری کام شد و دوباره کلاهک کیرشو با شیر پستونام خیس خیس کرد و منو چرخوند و تو حالت داگی استایل نگه داشت و شرو کرد به لیس زدن و انگشت کردن سوراخ کونمو و بعد از اماده شدن کونم کیرشو اروم اروم وارد سوراخم کرد از طرفی شروع کرد به مالیدن و انگشت کردن کصم و منم کم کم اه و اوخم بلند شد کیر سفت و داغش هر لحظه بیشتر واردم میشد و این حس فوق العاده بود بعد از گذشت چند دقیقه شروع کرد به تلمبه زدن صدای ناله جفتمون و شلپ شلپ برخورد خایه هاش با کصم کل اتاقو گرفته بود با ی دستش سینه هامو فشار میداد،شیرم کل بدنمو و تخت و دستشو خیس کرده بود و همینجوری حتی بدون دست زدنم ازش شیر میومد بالاخره تو کونم ارضا شد و من و برگردوند و رفت سمت کصم و شروع کرد به لیس زدن چوچولم و انگشت کردن کصم همزمان کلیتوریسمو میمکید و با چهارتا انگشت تو کصم تلمبه میزد و من همش ناله میکردم و سینه هامو میخوردم و تو دهم خودم میچلوندم بالاخره دست از گاییدن کصم با انگشت برداشتو و کیرشو با کصم تراز کرد و با ی حرکت راحت فروش کرد تو کصم و به سمت سینه هام حمله ور شد از پایین مثل ی مرد ۴۰ساله میگایید و از بالا مثل ی نوزاد چند روزه میمکید اونقدر تلمبه زد که ناگهان بدن جفتمون شروع به لرزیدن کرد و من با ی جیغ بلند ارضا شدم و ابم با شدت پاشید بیرون و اونم توی بدنم ارضا شد و با خستگی کنارم ولو شد و شرو کرد به لب گرفتن و مالیدن کیر درحال خوابش به کص خیسم تا اینکه جفتمون به خواب فرو رفتیم

نوشته: ریمی


👍 21
👎 18
74401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

951854
2023-10-08 23:52:54 +0330 +0330

یکی بیااااد منو جر بده
زده بالااا😋
بیاید تل

2 ❤️

951874
2023-10-09 00:19:52 +0330 +0330

خیلی فیلم پورن میبینی نننن
من جاشبودم چندتا رفیقام و کیرکلفتای محل رو میاوردم روت جرت بدن خودم تماشات میکردم

0 ❤️

951890
2023-10-09 01:11:58 +0330 +0330

والا انقدر تعریف کردی انگار نه انگار که تجاوز بوده ولی خوب بود

1 ❤️

951911
2023-10-09 02:35:10 +0330 +0330

نویسنده محترم وقتی یک زن بارداره تازمان زایمان وبه دنیا اومدن بچه ازسینه هاش شیری نمیاد.مگراینکه قبل اون یک زایمان نزدیک نداشته باشه که باتوجه به اینکه گفتین تجاوز ودزدی و…ظاهرا دخترخانم بودی وشکم اولت بوده.پس بیخیال.والله ماهم پدرشدیم زن حامله داشتیم اماقبل تولدبچه شیر نمیومد چرا چندهفته قبل زایمان سینه ها باد میکنه یا ورم میکنه بااین حال بازم شیرنمیاد.یاشماخاصی یاتجربه ماخاص بوده که خلاصه جوردرنمیان


951924
2023-10-09 07:40:00 +0330 +0330

خانم محترم، شما دانشگاه هم تشریف بردید و خبر ندارید که از سینه زن حامله قبل از زایمان شیر نمی آید. تو دانشگاه به شما یاد ندادند سهل و ضجه را چطور بنویسید. خوب شد متن را تا آخر نخوندم، معلوم نیست تو ادامه اش چه خزعبلات نوشته باشی.

3 ❤️

951928
2023-10-09 08:16:12 +0330 +0330

کیررررررریییییی به معنای واقعی

0 ❤️

951948
2023-10-09 10:01:49 +0330 +0330

آبت که پاشید آب اونم که با فشار خالی شد تو کست عجب تصادف شدیدی سر به سر کونت پاره نشه

0 ❤️

951953
2023-10-09 10:12:59 +0330 +0330

قبل زایمان
شیر ؟؟

یه مشت پسر بچه ی کونی و بی سواد توی این سایت شدن نویسنده

1 ❤️

951985
2023-10-09 15:52:51 +0330 +0330

اول، خطاب به افرادی که این بالا کامنت گذاشتن بگم که بله با توجه به توصیفاتش توی ۸ ماهگیه تقریبا و سینه ها شیر داره فشار بدی میاد بیرون، ولی شماها اصلا لازم نیز به سید دادنش گیر بدید، گیرای ساده تری هم هست! سکس از واژن در ۶ تا ۸ ماهگی حاملگی؟

ولی جدای از این قضیه: اواسط داستان گفتی که رفتی پایین و فلان فلان و دستش از روی شورت به کصت رسوند ولی حرفی از در آوردن نزدی. بعد چیشد رفتین طبقه بالا یهو «طبق معمول» شورت پات نبود؟ 🤔🤔

3 ❤️

951988
2023-10-09 16:33:21 +0330 +0330

اولا تو که حموم داری چرا لباساتو نمیشوری که کثافتشون پاک شه
دوماً تو که تیغ داری چرا نمیکشیش
سوما طبقه پایین چطور دستشو کرد تو شرتت درحالی که طبقه بالا رفتی شرت نداشتی
چهارما اسم اون لامصبا سینه نیست احمق، بهشون میگن ممه یا پستون
جقی تو هیچ وقت نویسنده نمیشی، حداقل احترام ممه رو نگه دار

2 ❤️

952009
2023-10-09 22:55:35 +0330 +0330

عزیزان نوسینده این داستان به عقیده من داره به نوعی اشاره میکنه که ازدواج و یا به تعبیری زن گرفتن مردها به معنی دزدیدن دختر سپس زندانی کردن دختر در یک خانه و صبح و شب و وقت و بی وقت انجام امور جنسی با اون خانم می باشد، حتی در شرایطی که اون خانم باردار شده و انجام کارهای روزمره هم براش سخت و دشوار شده ، مردها هیچ فهمی یا اهمیتی به این موضوع ندارن و فقط سکس میخوان

1 ❤️

953607
2023-10-20 18:10:34 +0330 +0330

اولش یه جوری گفتی کثیف و زندانی با لباس اب منی حالم بهم خورد
بعدش چی شد یهو اشپزخونه و لواشک و دوش و…
رفتی وسط جنگل داری هر روز سکس میکنی ناراضی هم هستی؟

0 ❤️




آخرین بازدیدها