سلام من مصطفی ام این جریان تابستون امسال اتفاق افتاد زمانی که خاله نرگسم اسباب کشی داشتن
اول از خودم بگم من ۲۴ سالمه و ساکن یکی از محله های تهرانم قدم ۱۷۵ عه و وزنم هم ۶۰ کیلو هستش پوستم هم سبزه و کیرم هم ۱۷ سانته و قطرش ۶ و معمولی ام یدنسازی هم میرم خاله نرگسم هم ۴۸ سالشه قدش ۱۶۰ سانته وزنش هم ۵۰ کیلوعه خیلی چاق نیست و لاغره ولی اندام خوبی داره سینه هاش ۷۵ عه گرد و خوشگل کصش هم نگم کلوچه خیلی تپله و کونش هم بزرگه و به شدت مذهبی هستش و اصلا لباس باز و تنگ نمی پوشه دوتا دختر هم داره که یکیشون دانشجوعه و یکی کوچیکه کلاس سوم شوهرش هم هفت هشت سالی هست که فوت کرده و با یچه هاش تنها زندگی میکنند داستان از زمانی شروع شد که خالم میخواست جابجا بشه و قرار شد من برم کمکش کنم خلاصه رفتم زنگو زدم باز کرد رفتم تو جا خوردم خالم معمولا جلو مهمونا مانتو و شال سرش میکنه اگه خودمونی باشه شال نمیذاره و راحت ترین لباسش شلوار و تیشرت اونم اگه کسی نامحرم نباشه خلاصه اونروز رفتم خونشون دیدم یه تاپ و شلوارک تنگ پوشیده بود معلوم بود شورت و سوتین نداره چون تازه اومده بود از حموم بیرون و شلوراکش رفته بود لای کصش اونجا برای اولین بار اندام خاله جونم رو دیدم و رفتم تو کفش من رفتم لباسم رو عوض کردم و داشتیم وسایل رو جمع میکردیم چند باری دیدم که نوک ممه خالم زده بیرون و صورتیه خودش وقتی فهمید چیزی نگفت و برعکس خندید و لبش رو گاز گرفت منم فهمیدم حشری شده چون خالم اصلا اینجوری نبود و بار اولم بود که این مدلی میدیدمش گفتم خاله لباست رو درست کن ممه هات بیرونه خالم گفت عیبی نداره قشنگ خاله غریبه که اینجا نیست تو هم مثل پسرمی منم گفتم اخه زشته جلو بچه ها گفت راحتم من خاله جان تو هم راحت باش سخت نگیر چون تابستون بود و هوا گرم خاله منم مثل مامانم بدجور گرماییه ولی چون خیلی مذهبیه هیچوقت ندبدم اینجور لباس پوشیدنش رو یکم که گذشت دیدم خالم یه جوری داره نگام میکنه و میخنده یهو دیدم بله کیرم سیخ شده و از رو شلوار خیلی ضایع پیداست خالم هم تا دید لبشو گاز گزفت و روش رو کرد اونور که نبینه ولی حس میکردم نگاهش رو ظهر شد و ما مشغول بودیم تا جمع و جور کنیم خونه رو که فرداش اسباب خالم رو ببریم موقع نهار خالم گفت هووف چه گرمه و یهو تاپش رو دراورد و بالا تنش لخت بود دیدم به به چه ممه هایی ماتشون بودم که خالم گفت هوی کجایی گفتم هیچی خاله تاحالا اینجوری ندیده بودم شما رو پرسید خوشت میاد از ممه هام گفتم اره خیلی خوبه گفت اگه پسر خوبی باشی و تو کار ها کمک کنی شب سورپرایز دارم برات گفتم ببینیم و تعریف کنیم و جغتمون خندیدیم خلاصه شب شد و موقع رفتن من خالم هم همونجوری لخت داشت کار ها رو میکرد من خواستم برم که گفت کجا شب پیش خودم بمون به مادرت هم زنگ زدم گفتم منم از خدا خواسته موندم و بچه ها تو اتاق خودشون بودن من هم تو اتاق خالم رو تخت دونفرش بغل هم بودیم (من هیچوقت پیش خالم نخوابیدم قبل این جریان) یکم که صحبت کردیم خالم گفت وقت سوپرایزیه که قولشو دادم رفت در رو قفل کرد و شلوراکش رو کشید پایین اوففففف یه کص و بدن بی مو و پفکی کلوچه بود رسما انقدر که تپل بود اصلا باورم نمیشد چی میدیدم خالم اونشب بدجور حشری شده بود حقم داشته هفت سال بود کصش رنگ کیر ندیده بود اومد رو تخت پاهاش رو باز کرد گفت بیا خالتو بکن عشق من از امشب من مال تو ام هروقت دوست داشتی میتونی بیای خالتو بکنی و و فهمیدم اونم تو کف من بوده خاله منم لخت شدم و رفتم روش و لب گرفتم وای که چقدر خوب بود لبای خالم چون بار اولم بود خیلی بلد نبودم همه چی رو خاله جونم یادم داد و گفت دیگه بهم نگو خاله من زنتم بهم بگو نرگس گفتم چشم نرگس جونم و دوباره لبامو رفت رو هم و دستم رو گرفت گذاشت رو کصش که بمالم انقدر نرم و گرم بود که نگم براتون خلاصه بعد لب گرفتن رفتم سراغ ممه هاش و میخوردمشون جفتشو داشت التماس میکرد تورو خدا بکن تو کصم انقدر خوردم ممه هاش رو که دوونه شد و سرم رو فشار داد سمت کصش منم تا میتونستم کصشو خوردم و چوچولشو میک میزدم که یهو لرزید و کل آبش پاشید رو صورتم خیلی اونشب حشری شده بود اصلا باورم نمیشد این خاله همون حاله مذهبی ایه که چادر از سرش نمیوفتاد.
بعد ارضا شدن خالم دیگه نوبت من بود اولش برام یه ساک زد خیلی خوب میخورد استاد بود تخمام هم خورد یه اسپری داد که تاخیری بود زدم و یکم لب گرفتیم تا زمانی که اثر کنه وقتش که شد گفتم نرگس جونم کاندوم داری گفت نه بدون کاندوم بهتره از قبل همه چی برنامه ریزی شد یود مثل اینکه خلاصه من کردم تو کصش نمیدونید چقدر تنگ و داغ بود انگار تاحالا کص نداده بود اه و ناله خالم بلند شد حدودا ۱۰ دقیقه ای تلمبه زدم که حس کردم آبم داره میاد اون بین هم خالم یه بار دیگه ارضا شد منم پرسیدم کجا بریزم آبمو گفت تو نریزی حامله بشم بریز تو دهنم منم همه آبمو ریختم تو دهنم همشو قورت داد و یه ساک هم زد که هرچی هست بیاد بیرون من گفتم کون هم میخوام بکنم که مخالفت کرد و گفت به شوهرم هم کون ندادم و تاحالا کسی دست به کونم نزده گفتم نترس یواش میکنم با کلی خواهش و تمنا قبول کرد دوباره یکم ساک زد تا بلند شد کیرم گفت فقط یواش گفتم چشم قمبل کردو داگی شد وای نمیدونید چه کونی بود سفید سفید و تنگ واقعا هم نداده بود چون خیلی تنگ بود نمیرفت تو همش میگفت توروخدا نکن من ولی بدجور تو کف کونش هم بودم رفتم یه وازلین بود آوردم زدم سر کیرم و کونش حسابی چربشون کردم باشه فشار سرش رفت تو که جیغش دراومد و نذاشت کلا و کردم تو کصش داگی اینبار راضیش کردم آبمو تو کصش خالی کنم و قرار شد قرص بخوره که حامله نشه همونجوری کیرم تو کصش بود و خوابیدیم بغل هم لخت صبح که پاشدم دیدم کسی نیست خونشون و فقط خالم هست گفتم بچه ها کجان گفت رفتن خونه مادربزرگ اونروز لخت کامل جفتمون بودیم و کار ها تموم شد از اونروز به بعد خالم رو هروقت بخوام میکنم و هروقت میرم خونشون یا لخته کلا یا شورت و سوتین داره اگه هم خیلی لباس پوشیده داشته باشه تیشرت و شلوار راحتی که زیرش هیچی نداره حجابش ولی مثل قبله با فامیل و فقط با من اینجوریه
مرسی از همه که خوندید ببخشید خیلی زیاد شد میخواستم جزئیات کامل باشه
نوشته: مصطفی
مشخصات کص گفتی ،دمتم گرم ،کیرم تو نحوه انتشار فانتزیت
این به کنار
ولی یک لحظه :حتی اگر یک درصد هم واقعیتش داشته باشه ،من کیرم تو پدر بزرگ و مادر بزرگت که تربیتشون شده خالت و مادرت
همین چرخو بوکونم تو کونشون
بچه کونی جغی تو برو به جغتتون برس تو را چه به کوس کردن
نگاهش رو ظهر شد
شما هم مثل من این یه تکه رو چند بار خوندین تا متوجه بشین یا فقط من دیر گرفتم چی نوشته ؟؟
عامو جون پیش شما علائم نگارشی هنوز اختراع نشده؟؟
یچیزای مثل اینا ؛ ، .! بهشون میگن علائم نگارشی .
خب بگذریم .
خاله نوبری داشتی . یهو از تیپ تاپ مذهبی به پورن استار تبدیل شد. . ادامه ندادم زدم بغل تا اونجا خوندم که بردت رو تخت . چون تسمه تایم مخم پوکید
کیرم تو دهن خودتو مامانتو خاله جندت با این کوس شعر گفتنت کوسکش تو خونه زنی که شوهرش هفت هشت ساله مرده اسپره چی کار میکنه بعدشم خالت جلوی بچهاش تا شب لخت گشت مگه میشه
چهار پنج خط بیشتر راه نداشت بخونی ببین داداش قسم خوردن ندارد ولی واقعا نوشتن داستان و…اجباری نیست وبانوشتن داستان هم موفق به کردن کوس نمیشی بزاربپوقتش خودش اتفاق میوفته
قد و وزنت رو که خوندم دیگه ادامه ندادم چون فهمیدم کل داستانت دروغه.
قد ۱۷۵ و وزن ۶۰ میدونی یعنی چی؟ یعنی اینکه ۱۵ کیلو کم بود وزن داری. تازه ادعا کردی هیکل خوبی و بدنساز هم هستی.
بخدا اینجا مناسب بچه ها نیست. بیخودی ک نمیگن زیر 18سال نیاد
ضایعه فیکه یکم داستان سکسی بدرد بخور بخون بعد بنویس
گفتی که خالت گفت با کاندوم نکنی بهتره انگار همه چی از قبل برنامه ریزی شده بود، فقط از این یه جمله فهمیدی ؟ بعدش جیغ کشید و اتاق بغل بچه هاش خواب بودن و کاری ندارم ولی اونا اگه تو اون اتاقن صدای جیر جیر تخت هم بره بسه
و جایزه گلنار کف کرده هم میرسه به سلطان مجلوق ۲۴ ساله داستان
منم همه آبمو ریختم تو دهنم
جان؟ هان؟
اصل داستان
شوهرخاله که بعد از طلاق، از زنش و خانوادهی زنش ناراحت بود، به بهونهی اسبابکشی، میکشوندنش خونهش و کون تاقچه و پنبهایش رو گشاد میکنه.
تمام یخچالهای ویترینی تمام قنادیهای ایران حوالهت بادا ابله الدنگ گشاد متوهّم داغون خالیبند شاشو!
نماز وحشت به اهالی شهوانی واجب شد بخاطر سایز کیر جنابعالی مخصوصا کلفتیش
آخه پدسگ ، همچین میگی بچه هاشم بودن. انگار در مورد دوتا مرغ عشق حرف میزنی.
مجلوق
عامل استکبار
****گوزو! اول اینکه بفرمایید چگونه خاله به قول دوستان به یک پورن استار تبدیل شد؟! اونم یک شبه!
دوم اینکه چطور از صبح تا شب جلو بچه هایش لخت گشت و اونم با حضور تو! ؟
سوم اینکه اسپری تاخیری یهو از کجا پیدا شد؟!!!
چهارم صبح تا شب تو بغلش خواب بودی؟ اونوقت بچه های اون حتما نابینا بودن که ندیدن و چیزی هم نپرسیدن!؟
گوزو!
من شرط میبندم هنوز کس از نزدیک ندیدی موصی جون،خالت ۷ ساله کس نداده اسپری داده بزنی بهش الله اکبر
بعضی از افراد فقط فوش بلدن بدن خوشدون رنگ کوص رو ندبدند فکر میکنن بقیه هم ندیدن
نکته اول این دوستمون اشاره نکرده اینه که احتمالا بچه ها مدرسه بودن
نکته دوم هر ادمی تو زندگیش نیاز داره خاله ایشونم نیاز داشته
نکته سوم شب در اتاقشون بسته بوده هیچ ادم کصخولی جلو بچه در اتاق رو باز نمیذاره
نکته اخر اول یکم فکر کنید بعد فوش کش کنید مردم رو
یجور نوشته یهو دیدم کیرم سیخ تو شلوارم وایساده انگار کیرش تو شلوارش رو چوب لباسی آویزون جا مونده
احمق حشری جقی
فکر کنم هزار بار با توهم و خیال به عشق خاله ت جق زدی
کم جق بزن کور میشی
اخه شتر مرغ اولین بارته بعد از کون میخوای بکنی میگی نترس یواش میکنم
خوبه میگی هفت هشت سال کیر ندیده ولی تو خونش اسپره تاخیری بوده
کون نداده ولی با یه فشار کله کیرتو کردی تو کونش کیرتم ۱۷ سانته با قطر ۶ خالتم بیش از حد مذهبیه ولی بهت گفته شب سوپرایز دارم برات بیا منو بکن
کیر کس خالتو مامانتو هفت نسل قبلو بعدت جغی مفلوک
خالتم با ۵۰ کیلو وزن کس کلوچه ای داره کونشم بزرگه سینه هاشم ۷۵ همین سه تا شد ۷۰ کیلو باهم
خواهر من ۴۸ سالشه متاهل محجبه مذهبی سایز ۹۰ سفید تپل مو تا شونه کس تپل برجسته دلم میخاد زیر افغانی ببینمش اما نمیشه خیلی مذهبیه
درود
عصرتون بخیر
چرا اینهمه فحاشی!
چرا این همه عصبانیت.!
حتی اگه نویسنده این اثر لایق این حرفها باشه،
بازم
حق نداریم پاشنه دهنمون رو بکشیم
و
هرچی لیچار و فحش هست نثارش کنیم.
باور کنید اگه یکم به خودمون مسلط باشیم.
اعصابمون هم راحتتره .
تعجب میکنم چطوربعضی دچار توهم هستند یا در فکر سکس با نزدیکان خودشونن، این همه موردمناسب تویسطح شهر هست که میشه هر وقت اراده کنی بروی و با یک مورد مناسب و مطمئن حال کنی که هر دو فکرشون لذت بردن هست و اگر مرد باشی خب کمک هم بطرف میکنی که حداقل به چشم یک سودجو دیده نشوی . اگر هم کمک کنی بدون تردید طرف هم همه جوره هوای تو رو هم داره . دیگه تخیلات مسخره معنی نداره . اگر یک زن بخواد حال کنه بدون شک با آشنای خودش نمیاد وارد رابطه بشه .افکار بچه گانه رو دور بریزید کمکی منطقی باشید باور کنید این حرفها بیشتر باعث خجالت میشه حتی برای ما که میخوانیم هم خجالت آور میشه که هموطنی اینطوری داریم . ببخشید سر شما رو درد آوردم. لذت بردن حق انسان است و البته نیاز به این هم حقیقت موجودات زنده است .
ریدی که …