تبدیل دوست پسر به شوهر (۲)

1401/09/03

...قسمت قبل

بعد از اولین بار ک محمد رو از کون کردم
یه انرژی جدید ب رابطمون تزریق شد.
حس میسترسی من و حس بردگی و کونی بودن محمد برای جفتمون جالب خوشمزه و غیر قابل باور بود.
حتی من هم جنده بازیهام کمتر شد و بیشتر وقت میزاشتم برای سکسای خودمون
وقتی جریان رو برای فاطی تعریف کردم گفت تمومه عزیزم
من و یوسفم همچین رابطه ای داریم گرچه یوسف اش دهن سوزی نیست ولی کلا مردا خیلی سخت می تونن همه خواسته هاشون ب پارتنرشون بگن حتی اگه دوست دخترش باشه و انگار وقتی ذهنشونو لخت میکنن جلو پارتنرشون دیگه نمی تونن از دستش بدن البته این تجربه من از یوسفی بود ک زیاد تمایل ب ادامه رابطمون نداشت وبعد از فانتزی بازیایی من اسیر رابطمون شد و حالا محمد هم تایید میکنه این حرفمو
من از سکس موازی یا ضربدری با فاطی صحبت کردم و اون جنده گفت چه خوبه یوسف و محمد جلوی ما همو بکنن(داستانش بعدا می زارم)
زنگ ب محمد زدم و گفتم دیلدور بخره ادرس پیجی ک یوسف و فاطی خریده بودن دادم و گفتم هرچی دوس داری انتخاب کن جنده ک بدجوری می خوام جرت بدم
برا دوروز خونمون اخر هفته خالی بود
دوس داشتم همنجور ک اولین بار رو تخت خودم منو کونی کیر کلفت خودش کرد منم اونو بکنم
یادم نمیره اون کیر کلفت و درازش چطوری اشکمو دراورد
من اوایل از کوس بهش نمی دادم و نگفته بودم ک اپنم دوس داشتم یکم تنگ بازی در بیارم و یکمیم دلم کون دادن می خواست
خلاصه زیرش بدجور جر خوردم و برا اولین بار فهمیدم درد کون ک میگن خوبه چیه
وقتی با حوصله کیر رو تو کونت فرو کنن
اونم کیری ک کیپ سوراخته همش سوز میده ولی کم کم حسش میکنی
محمد کمر خوبی داشت
دیر ارضا بود
و این باعث شد لذت کون دادن رو بعد از سالها کوس دادن بفهمم
بعد نیمساعت ک اروم اروم هلش داده بود تو سوراخم و روم خوابیده بود
تمام وزنش رو بدنم بود
و اروم تلمبه میزد
یادمه بی مقدمه یهو شروع کرد ب تلمبه زدن وحشیانش
و هر ده بیس تلمبه کامل درش میاورد تا ابش نیاد و اونجا دسش از دهن من بر می داشت تا فقط التماسش کنم ک بسه و توی وسط التماسام دوباره تا ته مینداخت تو سوراخم
کونم اب انداخته بود و کیرش پارم نمی کرد و همین باعث میشد با دل و جرعت تو کونم تلمبه بزنه نمی دونم چقد گذشت از اینکه هعی در میاورد و مینداخت توم ک برم گردون و از جلو گذاشت تو کونم و اینبار لباش گذاشت رو لبام و زبونمو میک زد تو دهنش ک اونجا دیگه فقط ناله میکردم و دوسداشتم تموم نمیشد
هرکاری می گفت بدون چون و چرا گوش می کردم
از سوراخم ک دراورد گفت برگرد
خودم بالشت گذاشتم زیر شکمم تا کیرش بیشتر فرو بره
افتاد روم چنتا تلمبه سنگین زد و تمام ابشو ریخت توی کونم
نبض زدنای کیرشو حس می کردم
روم خوابید و من دوبار ارضا شده بودم بدون اینکه بخوام کوسمو بمالم

در و باز کردم و بدون هیچ سلام و احوال پرسی

کونی برو خودتو خالی کن تو توالت
بعد صدام کن بیام کونت بزارم
چشم مریم خانوم
موقعی از کنارم رد شد یکی زدم رو لمبه هاش گرچه دستم جونی نداشت ولی حس خوبی بهم می داد ک اینجوری باهاش رفتار می کنم
کارت ک تموم شد برو رو تخت دراز بکش تا بیام
محمد رو تخت بود
دراز بکش کونی
دستات بده پشت
مچای دستشو با چسپ نواری بستم
واینبار فقط چشاش بستم و دهنشو باز گذاشتم
روغن اوردم وروی لمبهاش ریختم
انگشت شستمو چرب کردم انداختم تو و
و روی لمب هاش میمالیدم و ضربه می زدم
دیلدو کجاست کونی
تو ساکمه
موقع رفتم ساکش باز کنم اینجا بود ک سورپرایز دوممو رو کردم
فاطی بجای من رفت داخل تا من دیلدو پیدا کنم و برگردم فاطی دوتا انگشتشو ب سرعت تو کون محمد جلو عقب می کرد ک اخش در اومده بود
سه انگشتش کرد
لذت انگش کردن محمد رو تو وجود فاطی میدیدم و جوری ک کیر و خایه هاش رو می مالید
اسپری دادم دستش رو کیرش خالی کرد
فاطی پاشد و من دیلدو رو پوشیدم نزیک فاطی ک شدم فهمیدم یه سایز بزرگتر گرفته بود کونی خان در گوش فاطی گفتم نوبتی بکنیم
سه انگشتش ک دراورد
دیلدو رو در سوراخش گذاشت و کم کم ولی اروم تا ته انداخت توی کونش و روش دراز کشید
تو اتاق صدای موسیقی پخش می شد با صدای بلند تا اگه سوتی دادیم متوجه نشه
از فاطی خاهش کردم که فقط جوری بکنه ک خونی نشه وازلین با حجم زیاد می زد تو سوراخش و دوباره تا ته ولی اروم مینداخت و فقط صدای محمد بود ک میگفت در نیار دردم میاد تا دوباره میکنی تو بزار عادت کنم
و ما بی توجه ب حرفاش
فاطی کم کم کمر زدناش تند کرد و اخ و اوخ محمد بود ک اتاق پر کرده بود
شاید من بودم همونجور ک خواهش میکرد می زدم براش ولی فاطی کار خودشو می کرد
یکم ک خسته شد من اومدم رو تخت و در گوشش گفتم تازه میخوام جرت بدم کونی
فهمیدی؟
اره
من چیه توام ؟
بکنمی
فاطی چیه تویه ؟
بکنمه
منو میگیری ک همیشه کونت بزارم کونی
فهمیدی؟
اره
فاطی چی؟ می خوای بکنیش یا بهش بدی؟
بهش بدم
کسشم می خوری ؟
اره
چطوری کسشو می خوری کونی؟
لیس میزنم
وقتی ک من دارم تورو می کنم می خوام دهنت رو کس و کون فاطی باشه فهمیدی؟
اره
فاطی منتظر نموند ک من حرفام کامل کنم اومد بالا سر محمد
من موهاشو کشیدم
سرشو بلند کردمو هلش دادم روکس فاطمه
ممحمد خشکش زده بود
چشم بندش باز کردم
گفتم کوسش بخور
تو گوشش اروم زمزمه میکردم مگه همیشه نمی خواستی دوتامون کنار هم بکنی شرطش اینه
زودباش بخورش
محمد هنوز خشکش زده بود
قبلا با فاطمه صحبتش کرده بودم ک شاید شوک بشه برا همین ب پهلو شدیم و فاطمه بی هیچ حرفی ب پهلو تو بغل محمد رفت و کیرشو گذاشت تو کوسش
و بعد گفت مریم جوری بکنش ک بزرگ شدن کیرشو تو کوسم حس کنم
محمد هنوز ساکت بود
بهش کفتم عزیزم اینم سورپرایزی ک همیشه قولشو بهت می دادم
همونطور ک گوششو لیس میزدم گفتم کوس فاطیو جر بده
عاشق کیر کلفتته
که اولین کمر رو تو کوس فاطمه زد و من بیشتر و وحشی تر تلمبه زدم
کمرمون باهم میرفت و میومد
و فاطمه بود ک نالش اتاق پر کرده بود
جووون چ کیری داری جنده
این کیر باید همیشه کوس و کونم و پر کنه
باید یاد یوسف بدی اینجوری جرم بده
حرفای فاطمه محمدو وحشی تر می کرد و من کم کم دیلدور از کون محمد در اوردم
ک عمیق تر تلمبه بزنه
اینقد شق کرده بودم ک یادم رفته بود می خواستم کون محمد جر بدم
دستاشو باز کردم تا خیمه بزنه رو فاطمه
تند تند تو کوس فاطی ک الان زیر محمد جر خورده بود تلمبه می زد
کسم گذاشتم جلو دهن فاطمه
به محمد گفتم
فاطمه رو کونی خودت کن مثل من
انگار ک مرده رو زنده کرده باشی کیرشو دراورد
با سرعت فاطی رو کشید عقب
داگیش کرد
کیرش در سوراخش گذاشت
یکم ک هل داد فاطی خواست در بره ک محمد خودشو انداخت روش و فاطمه بود ک التماس می کرد تورو خدا اروم کیرت خیلی بزرگه
یکم کون فاطمه رو اماده کرده بودیم با دیلدور وگرنه با این سبک کردن محمد صد درصد پاره میشد
دستشو گذاشت رو دهن فاطمه و مثل شیری ک اهو شکار کرده باشه
تو کون فاطمه تلمبه می زد
ناله های فاطمه باعث شد من خودمو بمالم و فقط نگاه می کردم
کنار فاطمه دراز کشیدم و به محمد گفتم منم بکن
ولی محمد گوشش بدهکار نبود
فاطی برگردوند
رفت رو لبه تخت و از جلو انداخت تو کونش
انگار داشت انتقام می کرفت
من سمت کوس فاطمه رفتم و کوسمو تو دهنش گذاشتم
درد و شهوت اجازه نمی داد برا بخوره
شروع کردم ب مالیدن کوس فاطمه
فاطمه التماس می کرد و دستمو میگرفت ک براش نمالم کمرشو بالا پایین می کرد ک فرار کنه از زیر دست و پاهامون ولی محمد نمی زاشت ذره ای جم بخوره
منو پس زد
و فاطمه رو برگردوند
فاطمه نا نداشت
اب بود ک از کوسش سرازیر میشد
محمد با تمام وزنش افتاد روی فاطمه دهنشو محکم گرفت
و جوری تلمبه ممیزد ک فک می کردم الان کمر فاطمه بشکنه
یهو نعره زد و ساکت شد
فاطمه هنوز لرزشهای ارضا شدنش از زیر محمد پیدا بود
دهنشو ک ول کرد با ناله های نامفهوم و چشمهای وارو شده کم کم ساکت شد
من هنوز فقط کوسمو میمالیدم
و بعد اونا ارضا شدم

ادامه...

نوشته: مریم


👍 37
👎 9
56601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

903922
2022-11-24 02:01:39 +0330 +0330

کسخل خر توی قسمت قبلی انقد فحش خوردی بخاطر اینکه نوشته بودی شق کرده بودم باز دوباره شق کردی؟ کسکش مگه دیلدو شق میکنه عه ببخشید یادم نبود تویه پسر کونی هستی ک این داستانو از زبون ی دختر مینویسی کیییری ننویس

2 ❤️

903932
2022-11-24 02:47:47 +0330 +0330

داستانت عاالیه فقط خیلی کمه

1 ❤️

903938
2022-11-24 03:13:38 +0330 +0330

به قول شاه ایکس شما کدوم ایران زندگی میکنید که این اتفاقات توش میوفته چون توی ایران ما که اینا قفله

2 ❤️

903941
2022-11-24 03:27:09 +0330 +0330

این پسرایی که از کستانت تعریف کردن همشون کونی ان 😂😂😂
ریدم تو کستانت

1 ❤️

904018
2022-11-24 15:14:27 +0330 +0330

عالیههههه

0 ❤️

904030
2022-11-24 18:52:17 +0330 +0330

شق کردی؟؟؟
مگه میشه؟؟ مگه داریم؟؟ 😳

0 ❤️

904098
2022-11-25 08:38:58 +0330 +0330

سوپرایز دوس دارم

0 ❤️




آخرین بازدیدها